بررسی نقش استعارههای مفهومی در تحول سبکهای ادبی (با تکیه بر استعارههای حوزة بدن در اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ)
الموضوعات : Research in Iranian classical literatureمحمد طاهری 1 , معصومه ارچندانی 2
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
2 - دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
الکلمات المفتاحية: استعارة مفهومی, شگرد ذهن برای مفهومسازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین میکوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از اینرو انتظار میرود که با تغییر آن, شاهد تغییر در کلانسیستمهای وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلانسیستمها, سبکهای ادبیاند که عوامل زیادی در تغییر آنها دخالت دارد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که تغییر استعارههای مفهومی در زمان, چه تأثیری در تغییر سبکهای ادبی دارد و برای پاسخ به آن, استعارههای مفهومی حوزة بدن را که شامل واژههای «دست, چشم, دل و سر» است, در منتخبی از اشعار فرخی سیستانی, انوری و حافظ ردیابی میکند و با تحلیل اطلاعات بهدستآمده, به کمک نظریه¬های سبکشناسی شناختی و سبکشناسی درزمانی, نتیجه میگیرد که استعارههای مفهومی در طول زمان دچار تغییراتی معنیدار شدهاند که همسو با تحولات سبکهای ادبی و از متغیرهای اثرگذار بر تحول سبکها بوده است. ,
ملخص المقالة :
استعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهومسازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین میکوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از اینرو انتظار میرود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلانسیستمهای وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلانسیستمها، سبکهای ادبیاند که عوامل زیادی در تغییر آنها دخالت دارد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که تغییر استعارههای مفهومی در زمان، چه تأثیری در تغییر سبکهای ادبی دارد و برای پاسخ به آن، استعارههای مفهومی حوزة بدن را که شامل واژههای «دست، چشم، دل و سر» است، در منتخبی از اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ ردیابی میکند و با تحلیل اطلاعات بهدستآمده، به کمک نظریه های سبکشناسی شناختی و سبکشناسی درزمانی، نتیجه میگیرد که استعارههای مفهومی در طول زمان دچار تغییراتی معنیدار شدهاند که همسو با تحولات سبکهای ادبی و از متغیرهای اثرگذار بر تحول سبکها بوده است.