مقولهبندی مراتب زیبایی در شعر حافظ؛ از «حُسن» تا «آن» به شیوه هرمنوتیکِ متن (کلاسیک)
الموضوعات : Research in Iranian classical literatureغلامرضا معروف 1 , مصطفی کاظمی ازغدی 2 , پروانه علیپور شیرازی 3 , محمد ريحاني 4
1 - دانشآموخته دکتری پژوهش هنر، دانشگاه اصفهان
2 - دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد شیروان
3 - دانش آموخته کارشناسی ارشد زبانشناسی، دانشگاه سمنان
4 - استادیار بازنشسته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد شیروان
الکلمات المفتاحية: حافظ, مراتب زیبایی, حُسن, آن, زیباییشناسی. ,
ملخص المقالة :
زیبایی ها در شعر حافظ لایه بندی شده اند و درجاتی دارند. پژوهش پیش رو برای تبیین مراتب زیبایی در غزل حافظ، می کوشد درجات زیبایی و روابط میانشان را دریابد، بنابراین بر پایه هرمنوتیک کلاسیک و شیوة «شلایرماخر»، متن غزل حافظ را تفسیر فنی و تفسیر دستوری کند. ابتدا برای تفسیر فنی، معانی لغوی و اصطلاحی واژگان «حسن» و «آن» را در آرای متفکران مسلمان بازشناسی و در شرایط خاص زمانی- مکانی، تبیین مینماید، آن گاه برای تفسیر دستوری، به تبیین ویژگی های معناشناسانه واژگان هم سنگ زیبایی، کلمات ملازم حسن و اصطلاحات مکملش می پردازد و بر پایة بسامد این اصطلاحات، هم زمان دست به تفسیر کمّی و کیفی می زند. نتیجه این که به استناد بسامد واژگانی و مصادیق زیبایی، «حسن» بهعنوان مفهومی که با استفاده از «علم نظر» سنجیده می شود، نخستین و سادهترین مفهوم زیبایی در غزل حافظ است و به دو گونه «حسن خداداد» و «حسن بسته زیور» تفکیک می شود. «حسن خداداد» دارای مراتب و پلههای «لطف»، «ملاحت» و «آن» است. «لطف» مرتبه ای است بالاتر از «حسن»؛ در واقع کیفیتی است که بر «حسن» افزوده شده است. «ملاحت» کیفیتی است که درک می شود ولی قابل وصف نیست و در نهایت «آن» کیفیتی رمزآمیز و غیرقابل وصف در معشوق است که همگان توان درک و تشخیصش را ندارند. در نظام زیباییشناختی ذهن حافظ، «آن» بهعنوان «سرنمون» در کانون توجه او جای گرفته و معیاری است برای رد یا قبول دیگر صفات زیباییشناختی.