مرتبهبندی تعاریف و شیوههای نگرش به معماری اسلامی برپایه شناختشناسی و هستیشناسی اسلامی
الموضوعات : Islamic Architecture
علی دل زنده
1
,
حیدر جهانبخش
2
,
حسین مرادی نسب
3
,
محمدرضا بمانیان
4
,
حسن ذوالفقارزاده
5
1 - پژوهشگر دکترای معماری، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی
2 - دانشیار گروه معماری، دانشگاه پیامنور
3 - دانشیار گروه معماری، واحدسمنان، دانشگاه آزاداسلامی
4 - استاد گروه معماری، دانشگاه تربیت مدرس
5 - دانشیار گروه معماری، دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، قزوین
الکلمات المفتاحية: تعاریف, شناختشناسی و هستیشناسی اسلامی, شیوههای نگرش, معماری اسلامی, مرتبهبندی و پهنهبندی.,
ملخص المقالة :
امروزه تعاریف مختلفی از معماری اسلامی برپایه نظامهای فکری جریانهای معاصر با هدف دستیابی به حقیقتهای نهفته در آفرینش اثر معماری اسلامی ارائه شده است. غالب تعاریف موجود به علت جزءنگری از جامعیت لازم برخوردار نبوده و شناخت درستی از معماری اسلامی ارائه نمیدهد. در مسیر شناخت معماری اسلامی لازم است با نگاه معرفتشناسانه و هستیشناسانه به آن پرداخته شود. بنابر فرضیه تحقیق نظام معرفتی اسلام به علت جامعیت میتواند در سطحبندی و ارائه تعریف جامع و مانع از معماری اسلامی راهگشا باشد. این مقاله از یکسو رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد و در آن از روش تحقیق تحلیل محتوایی بهره گرفته شده است. رهیافت کلی مقاله کیفی است و در مراحل مختلف انجام تحقیق از روش استدلال منطقی- تحلیلی از گزارههای مفهومی و نظری بر پایه منابع عقل و اجماع خبرگان به توصیف، تفسیر و تحلیل نظرات صاحبنظران نسبت به تعریف و مفهوم معماری اسلامی در قالب شناختشناسی و هستیشناسی اسلامی پرداخته شده است. راهبرد مقاله تفسیری- تطبیقی است. نتایج حاصل از تحقیق به طور کلی نشان میدهد تعاریف موجود از معماری اسلامی از جامعیت لازم برخوردار نبوده و تنها بخشی از سیستم معرفتی را شامل میگردند و از آنها میتوان با عنوان تجارب بشری در ارائه تعاریف معماری اسلامی بهرهبرد. دستهبندی نتایج به ما نشان میدهد سلسله مراتبی هستیشناسانه و پهنهای معرفتشناسانه در ظهور معماری و معماری اسلامی وجود دارد که از جهانبینی علمی شروع میشود و تا جهانبینی توحیدی ادامه پیدا میکند هر یک از این سلسله مراتب سهگانه در هویتبخشی، پویایی و شکلگیری اثر معماری لازم است. براساس این دستهبندی نظامهای فکری که در سطح جهانبینی الهی قرار میگیرند به واسطه قرارگیری در مراتب عقلی بالاتر از ظرفیت و وسعت نظر و شمولیت بیشتری نسبت به نظامهای فکری معناگرا، وجودنگر، نسبیگرایی و واقعگرایی برخوردارهستند.