دیدگاه علامه حلی در باب معرفت شناسی کلّیها
الموضوعات : Islamic theologyداریوش بابائیان 1 , محمد سعیدی مهر 2 , حسین هوشنگی 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
2 - دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس،تهران،ایران
3 - -دانشیار گروه فلسفه، دانشکده الهیات، دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: کلّیها, معرفت شناسی, علامه حلی.,
ملخص المقالة :
مسأله کلّیها از آغاز فلسفه به عنوان یکی از مسائل پرماجرا محل اهتمام است. کارکردهای هستی شناختی (نحوه ی وجود کلی) و معرفت شناختی اش (نحوه ی ادراک کلی) آن را به مسأله بدل نمود. از دیرباز اندیشورانی بسیار این دو جنبه از مسأله کلّیها را مورد کاوش قرار داده اند. در این جستار وجه معرفت شناسی کلّیها مطمح نظر است. علامه حلی نظریاتی درخور توجه در این زمینه عرضه کرده اند که به رغم اهمّیّت، قدرشان مجهول است. مدعای این نوشتار واکاوی چگونگی تلقی وی در نحوه ادراک مفاهیم کلی است. یافته های تحقیق گویای اتخاذ رویکرد تقریباً مشابه علامه در تقریر متداول مفهوم کلی، نسبت میان دو مفهوم کلی، اقسام کلی، تعقل کلی، تجرد مفاهیم کلی و محل آنها با جمهور اندیشمندان اسلامی است امّا در مقام تنقیح تشخّص و تجرید با قاطبه آنها اختلاف نظر دارد. همچنین دیدگاه ایشان در باره نظریه تجرید متزلزل به نظر می رسد.