ضرورت فهم نوآور از همآفرینی و همزمانی شکوفایی دانشگاه و تمدن
الموضوعات : عمومى
1 - استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: دانشگاه تمدنساز, تمدن دانشگاهدوست, دانشگاه تمدندوست, نظریه پیچیدگی, علیت چرخشی,
ملخص المقالة :
تمدن و دانشگاه از جمله موجودیتهای حیات بشری هستند که از منظر رویکرد سیستمی، تصوّر انتزاع آنها از یکدیگر، دور از حقیقت است. تصور تمدن بدون دانشگاه و تصور دانشگاه بدون تمدن، یک برداشت ذهنی دور از حقیقت است. هدف این پژوهش، معرفی رابطۀ پیچیدۀ تمدن و دانشگاه و نقش آنها در تکامل و شکوفایی یکدیگر و ویژگیهای دانشگاهِ پشتیبان تمدن است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. مبنای جمعآوری دادهها و شواهد، مطالعات کتابخانهای طولانیمدت هنجاری است. این پژوهش دارای رویکرد کیفی بوده و دادهها و شواهد با استفاده از استدلال و تحلیل و تبیین عقلایی بهصورت تفسیری، تحلیل شده است. از منظر نظریۀ پیچیدگی، تمدن و دانشگاه، نقش جزء و کل همافزا و همزمان دارند. دانشگاه یک جزء از کل تمدن و تمدن یک جزء از کل دانشگاه است که در یک فرایند چرخشی؛ علیت و سازندۀ یکدیگرند. تمدن، علت خلق و بازتولید دانشگاه علت خلق، شکوفایی و احیای تمدن است. دانشگاه و تمدن میتوانند و باید علت و محصول یکدیگر در مسیر تأمین شرایط حیات طیبۀ بشر باشند. دانشگاه بهعنوان نهاد چندکارکردی امروزی دارای ویژگیهای متعدد نظیر تعدد ذینفعان، ابهام در هدف، حرفهایگری، فرایندهای تصمیمگیری مبهم، آسیبپذیری محیطی، دوگانگی در مأموریت علمی و دیوانسالاری، تناقض در نظم و بینظمی، است. با فهم این ویژگیها، دانشگاه تمدنساز باید با رعایت سه اصل کلیدی رسالتمحوری، سازگاری با محیط و توسعه مشارکتهای بیرونی و درونی، راهبری شود