بررسی شخصیت قهرمان داستان بر اساس نظریه کارن هورنای در رمان خانهی ادریسیها
الموضوعات : Ethics and Islamic Education
پرشنگ ایلخانی زاده
1
,
حسین داداشی
2
,
آرش مشفقی
3
1 - دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب. دانشگاه آزاد اسلامی بناب، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب. دانشگاه آزاد اسلامی بناب، ایران
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب. دانشگاه آزاد اسلامی بناب، ایران
الکلمات المفتاحية: روان¬شناسی, کارن هورنای, رمان, خانه¬ی ادریسی¬ها, اخلاق,
ملخص المقالة :
ادبیات با قوای عاطفی و عالم درونی انسان سروکار دارد و ممکن است در برخی موارد به رفع مشکلات روحی و تقویت تعادل روانی افراد کمک کند. از اینرو، تحلیل صحیح اثر ادبی میتواند به درک بهتر وجود و ماهیت نویسنده کمک کند. در این مقاله، به بررسی شخصیت قهرمان داستان بر اساس نظریه کارن هورنای در رمان خانه¬ی ادریسی¬ها پرداخته شد. هورنای، بهعنوان متخصص تجدیدنظرطلب روانکاوی فرویدی، مفاهیم نظریه فروید را یا تکمیل کرده یا در آنها تجدیدنظر کرده است. دیدگاه هورنای در مورد شخصیت، بهویژه نظریههای او درباره تیپهای شخصیتی، بازتابی از تجربیات شخصی اوست. هورنای بر این باور است که روشها و ترفندهایی که افراد برای محافظت از خود بهکار میبرند، منجر به شکلگیری سه تیپ شخصیتی اصلی میشود: مهرطلب، برتریطلب، و عزلتگزین. این نظریه به ما کمک میکند تا با تحلیل دقیقتر شخصیتهای داستان، به درک عمیقتری از ویژگیها و انگیزههای آنان دست یابیم. نتایج حاکی از آن است که در رمان «خانه¬ی ادریسی¬ها»، وهاب شخصیتی عزلتطلب و مهرطلب است که به دنبال آرامش درونی و جلب محبت دیگران است. لقا مهرطلبی است که با مهربانی و دلسوزی به دنبال جلب توجه و محبت دیگران است و به راحتی از دستورات پیروی میکند. خانم ادریسی ترکیبی از مهرطلبی و برتریطلبی دارد و همواره تلاش میکند تا به دیگران کمک کند و در عین حال قدرت و مقام خود را حفظ کند. شوکت برتریطلب منتقمی است که با خشم و رفتار تحقیرآمیز، تلاش میکند تا برتری و قدرت خود را حفظ کند و دیگران را بهعنوان وسیلهای برای اهداف خود میبیند.