این مقاله تلاش میکند تا مؤلفههای سازندۀ یک نظام منطقهای نوین در قلمرو فرهنگی ایران بزرگ را مورد بررسی و مطالعه علمی قرار دهد. در این نوشتار کوشش شده است تا هم عوامل مشترک و پیونددهنده مورد نیاز یک سازه منطقهای و هم عوامل برهمزننده نظم منطقهای، مورد واکاوی قرار گی چکیده کامل
این مقاله تلاش میکند تا مؤلفههای سازندۀ یک نظام منطقهای نوین در قلمرو فرهنگی ایران بزرگ را مورد بررسی و مطالعه علمی قرار دهد. در این نوشتار کوشش شده است تا هم عوامل مشترک و پیونددهنده مورد نیاز یک سازه منطقهای و هم عوامل برهمزننده نظم منطقهای، مورد واکاوی قرار گیرد. سه مؤلفهای که در این قلمرو پهناور شناسایی و مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است، عبارتند از: الف- وحدت سرزمینی، ب- تاریخ و سرنوشت مشترک، ج- فرهنگ و عوامل فرهنگی مشترک. بهنظر میرسد متغیرهای وحدتبخش در قلمرو ایران بزرگ، در صورت مساعدت و همکاری دیگر بازیگران این منطقه، میتواند آن را در آینده به یکی از مناطق بسیار موفق و توانمند در همۀ زمینهها تبدیل کند.
پرونده مقاله
سازمان همکاري شانگهاي ازجمله سازمانهاي منطقهاي است که با هدف اعتمادسازي بين کشورهاي عضو و مبارزه با تروريسم، افراطگرايي مذهبي و جداييطلبي و بهمنظور مقابله با هژموني يکجانبهگرايانه آمريکا در نظام بينالملل، با عضويت کشورهاي چين، روسيه، کشورهاي آسياي مرکزي (بهاست چکیده کامل
سازمان همکاري شانگهاي ازجمله سازمانهاي منطقهاي است که با هدف اعتمادسازي بين کشورهاي عضو و مبارزه با تروريسم، افراطگرايي مذهبي و جداييطلبي و بهمنظور مقابله با هژموني يکجانبهگرايانه آمريکا در نظام بينالملل، با عضويت کشورهاي چين، روسيه، کشورهاي آسياي مرکزي (بهاستثناي ترکمنستان) و عضويت ناظر ايران، هند، پاکستان و مغولستان تشکيل شده است. سازمان همکاري شانگهاي بخشي از فرايند همگرايي در آسيا است، ولی بهنظر ميرسد در فضايي متفاوت از منطقهگرايي در آسيا شکل گرفته است. منطقهگرايي در آسيا در قالب سه نسل منطقهگرايي هژمونيک، منطقهگرايي مستقل و منطقهگرایی نوين، قابل توضيح است. نگارندگان کوشش میکنند سازمان همکاری شانگهای را از منظر نسل سوم منطقهگرایی، بازتفسیر نمایند.
پرونده مقاله
جامعه امن اروپای غربی، آشکارترین و مهمترین جامعه امن در جهان معاصر است. این جامعه امن دارای سه نهاد اصلی است که عبارتند از؛ پیمان آتلانتیک شمالی، اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا. همه جوامع امن، خود را چنان تعریف میکنند که میان «خود» و «دگری»، غیریت ایجاد ن چکیده کامل
جامعه امن اروپای غربی، آشکارترین و مهمترین جامعه امن در جهان معاصر است. این جامعه امن دارای سه نهاد اصلی است که عبارتند از؛ پیمان آتلانتیک شمالی، اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا. همه جوامع امن، خود را چنان تعریف میکنند که میان «خود» و «دگری»، غیریت ایجاد نمایند که این امر نظریات جامعه امن را به نظریات سازهانگاری پیوند میدهد. به همینسان، جامعه امن اروپای غربی نیز همچون هر جامعه امن دیگر، هنجارها، هویتها و منافع خاص خود را تعریف کرده است. در کنار این، برخی از جوامع امن تلاش میکنند تا مرزهای خود را در ورای منطقه اعضای اصلی خویش گسترش دهند و برای این امر نهادهای ویژهای را نیز تأسیس میکنند. در جامعه امن اروپای غربی، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، طلایهدار گسترش است. این مقاله تلاش میکند با روش تاریخی و توصیفی به این پرسش پاسخ دهد که جامعه امن اروپای غربی از طریق نهاد ناتو چگونه گسترش یافته است؟
پرونده مقاله
بعد از جنگ جهانی دوم، بهویژه از دهه 1960 میلادی، کشورها به اهمیت همکاری بینالمللی در چارچوب سازمانهای منطقهای پی بردند و بحث همکاریهای منطقهای از اهمیت بیشتری برخوردار شد. توسعه همکاریها در قالب سازمانهای منطقهای همواره بهعنوان رهیافتی برای خروج از بحرانهای ب چکیده کامل
بعد از جنگ جهانی دوم، بهویژه از دهه 1960 میلادی، کشورها به اهمیت همکاری بینالمللی در چارچوب سازمانهای منطقهای پی بردند و بحث همکاریهای منطقهای از اهمیت بیشتری برخوردار شد. توسعه همکاریها در قالب سازمانهای منطقهای همواره بهعنوان رهیافتی برای خروج از بحرانهای بینالمللی از یکسو و همکاری و هماهنگی کشورها در قالب سازمانهای منطقهای در جهت افزایش توان رویارویی با مسائل جدید دنیای امروزی از سوي ديگر، مطرح میباشند. منطقهگرایی ضمن توسعه همکاریهای اقتصادی به همگرایی سیاسی و امنیتی نیز منتج میشود و میتواند با ارائه راهحلهای صلحآمیز برای بحرانهای موجود یا بحرانهای احتمالی موجب تحکیم صلح و امنیت در منطقه شود. سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) در چارچوب شرایط ایجاد یک همکاری منطقهای با اهدافی مانند ارتقای شرایط برای توسعه اقتصادی پایدار اعضا، گسترش و افزایش تجارت درونمنطقهای و بینالمللی، فراهمآوردن شرایط برای ادغام تدریجی با اقتصاد جهانی، ارتقای همگرایی فعالیتهای بخش عمومی و حضور اعضا و تحکیم ارتباطات گردشگري، در سال 1984 جانشین سازمان همکاری عمران منطقهای شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سازمانهای منطقهای، بهویژه سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) نقش سازندهای در کاهش چالشهای منطقهای و همگرایی اعضا داشته است.
پرونده مقاله
گامنهادن اتحادیه اروپا بهعنوان یک بازیگر فرادولتی به حوزه مسائل سیاسی- امنیتی اتفاق نادری است که نظریه واقعگرایی را بهعنوان مهمترین نظریه دولت- محور در عرصه بینالمللی به چالش کشیده است. از اینرو، از آنجاییکه نظریه واقعگرایی بهعنوان اصلیترین نظریه در حوزه مسا چکیده کامل
گامنهادن اتحادیه اروپا بهعنوان یک بازیگر فرادولتی به حوزه مسائل سیاسی- امنیتی اتفاق نادری است که نظریه واقعگرایی را بهعنوان مهمترین نظریه دولت- محور در عرصه بینالمللی به چالش کشیده است. از اینرو، از آنجاییکه نظریه واقعگرایی بهعنوان اصلیترین نظریه در حوزه مسائل امنیتی برای بازیگران غیردولتی در این عرصه هیچ نقشی قائل نیست، این پرسش مطرح میشود که این نظریه و شاخههای مختلف آن کنشگری و نقشآفرینی پدیدهای به نام اتحادیه اروپا را در مسائل سیاسی- امنیتی چگونه تحلیل و ارزیابی میکنند؟ در پاسخ میتوان گفت، این نظریه ابتدا به علت اینکه اتحادیه اروپا را یک بازیگر غیردولتی میدانست به تحولات امنیتی آن توجه چندانی نداشت، اما به موازات شکلگیری سیاست خارجی و امنیتی مشترک، سیاست دفاعی و امنیتی مشترک و ایجاد نیروی واکنش سریع اروپایی ناگزیر به ارائه دیدگاههایی در این زمینه شد. اگرچه تمامی شاخههای واقعگرایی به سبب اعتقاد به انحصار بازیگری دولتها در عرصه بینالمللی و تأکید بر مؤلفههایی همچون منافع ملی و حاکمیت ملی چشمانداز روشنی را برای همگرایی سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپا نمیبینند؛ اما نوواقعگرایان تدافعی به دلیل اهمیتدادن به نقش نهادها در ایجاد همکاریهای امنیتی میان دولتها، دیدگاه روشنتر و خوشبینانهتری نسبت به تکامل همگرایی سیاسی و امنیتی در سطح اتحادیه اروپا دارند.
پرونده مقاله