در منطقۀ آسیای مرکزی ایجاد و گسترش موضوع خلاء قدرت در فضای پس از جنگ سرد، موجب حساسیت و توجه بازیگران منطقه به ایجاد ساختار همگرایانه شد. تشکیل سازمان همکاریهای شانگهای نشاندهندۀ این حساسیت و عزم اعضای مؤسس آن نسبت به مسائل بینالمللی، منطقهای و داخلی است. حضور روسی چکیده کامل
در منطقۀ آسیای مرکزی ایجاد و گسترش موضوع خلاء قدرت در فضای پس از جنگ سرد، موجب حساسیت و توجه بازیگران منطقه به ایجاد ساختار همگرایانه شد. تشکیل سازمان همکاریهای شانگهای نشاندهندۀ این حساسیت و عزم اعضای مؤسس آن نسبت به مسائل بینالمللی، منطقهای و داخلی است. حضور روسیه و چین بهمثابۀ دو قدرت هستهای و اقتصادی، در کنار خُرده بازیگرانی که با مسائل متعدد اجتناب ناپذیر مواجه بودند، موجب شد تا ماهیت این ساختار منطقهای در عین وجودِ چارچوب همکاریجویانه، نشانههایی از رقابت و تعارض را نیز در چگونگی مواجه با بحرانهای امنیتی در خود داشته باشد. در این مقاله برای تبیین ماهیت نظام ارتباطی حاکم بر روابط اعضای سازمان شانگهای از رهیافت مجموعههای امنیتی منطقهای استفاده شده است. تلاش خواهد شد تا فرضیه مقاله؛ «گردهمآمدن رویکردهای متفاوت در شانگهای منجر به گسترش روابط همکاریجویانه، و در عین حال رقابتی و منفعتگرا میان اعضای آن شده است»، بهوسیلۀ متغیرهایی همچون مسائل تاریخی، شاخصههای ژئوپلیتیکی و ابزارهای اقتصادی مورد آزمایش قرار گیرد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه و عملکرد وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع و مدیریت ویروس کرونا پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چگونه دیپلماسی و دستگاه متولی آن؛ یعنی وزارت امور خارجه به مقابله با شیوع و مدیریت کرونا چکیده کامل
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه و عملکرد وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع و مدیریت ویروس کرونا پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چگونه دیپلماسی و دستگاه متولی آن؛ یعنی وزارت امور خارجه به مقابله با شیوع و مدیریت کرونا در ایران کمک کرده است؟». فرضیه پژوهش این است که شیوع ویروس کرونا به سبب بهخطر انداختن امنیت بهداشتی کشور و تأثیرگذاری آن بر سایر شئون امنیت انسانی، مورد توجه وزارت امور خارجه ایران قرار داشته است. وزارت امور خارجه ایران با بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه_در بستر همکاری با سازمانهای بینالمللی_ تأمین امنیت انسانی کشور را از طریق مدیریت روابط دوجانبه در مرحله شیوع ویروس کرونا در چین و تسهیل روابط اقتصادی با هدف تأمین نیازمندیهای اساسی پزشکی _ کالایی کشور، نقش مؤثری در مدیریت و مقابله با شیوع کرونا در ایران ایفا کرده است. بررسیهای پژوهش نشان میدهد وزارت خارجه از زمان فراگیری ویروس کرونا در چین تا شیوع آن در ایران و درنهایت دنیاگیری این ویروس، اقدامات پانزدهگانهای را با رویکرد تأمین امنیت فراگیر انسانی در پی گرفته که نقشی کلیدی در موفقیت نسبی کشور در مقابله با شیوع و مدیریت کرونا در ایران داشته است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه و عملکرد وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع و مدیریت ویروس کرونا پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چگونه دیپلماسی و دستگاه متولی آن؛ یعنی وزارت امور خارجه به مقابله با شیوع و مدیریت کرونا چکیده کامل
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه و عملکرد وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع و مدیریت ویروس کرونا پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چگونه دیپلماسی و دستگاه متولی آن؛ یعنی وزارت امور خارجه به مقابله با شیوع و مدیریت کرونا در ایران کمک کرده است؟». فرضیه پژوهش این است که شیوع ویروس کرونا به سبب بهخطر انداختن امنیت بهداشتی کشور و تأثیرگذاری آن بر سایر شئون امنیت انسانی، مورد توجه وزارت امور خارجه ایران قرار داشته است. وزارت امور خارجه ایران با بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه_در بستر همکاری با سازمانهای بینالمللی_ تأمین امنیت انسانی کشور را از طریق مدیریت روابط دوجانبه در مرحله شیوع ویروس کرونا در چین و تسهیل روابط اقتصادی با هدف تأمین نیازمندیهای اساسی پزشکی _ کالایی کشور، نقش مؤثری در مدیریت و مقابله با شیوع کرونا در ایران ایفا کرده است. بررسیهای پژوهش نشان میدهد وزارت خارجه از زمان فراگیری ویروس کرونا در چین تا شیوع آن در ایران و درنهایت دنیاگیری این ویروس، اقدامات پانزدهگانهای را با رویکرد تأمین امنیت فراگیر انسانی در پی گرفته که نقشی کلیدی در موفقیت نسبی کشور در مقابله با شیوع و مدیریت کرونا در ایران داشته است.
پرونده مقاله
علیرغم تمامی مخالفتها و موضعگیریهایی که در سازمانهای بینالمللی علیه چین وجود داشت، در طی یک دهه گذشته این کشور نفوذ قابلتوجهی در سازمانهای بینالمللی و منطقهای یافته و تلاش کرده است با شکل دادن به هنجارها، قواعد و قوانین جایگاه خود را در این سازمانها ارتقا بخش چکیده کامل
علیرغم تمامی مخالفتها و موضعگیریهایی که در سازمانهای بینالمللی علیه چین وجود داشت، در طی یک دهه گذشته این کشور نفوذ قابلتوجهی در سازمانهای بینالمللی و منطقهای یافته و تلاش کرده است با شکل دادن به هنجارها، قواعد و قوانین جایگاه خود را در این سازمانها ارتقا بخشد. در این میان، سازمان آسهآن یکی از مهمترین سازمانهای منطقهای بوده که مورد توجه مقامات چین قرار گرفته است؛ سازمانی که میتواند منافع فراوانی را برای پکن تأمین سازد و اکنون این منافع بیش از هر زمان دیگری با منطقه آسهآن درهمتنیده شده است. روابط بین چین و این اتحادیه در وضع کنونی، به یکی از پیچیدهترین روابط در منطقه آسیا و اقیانوسیه تبدیل شده و اخیراً در هر دو بعد اقتصادی و سیاسی تغییرات مثبتی به خود دیده است. البته منافع و سهم حاصل برای چین از این تعمیق روابط بیشتر از اعضای آسهآن بوده و این امر به یکی از دغدغهها و نگرانیهای مقامات این اتحادیه در چند سال اخیر تبدیل شده است. این مقاله سعی کرده است با تکیه بر نظریه وابستگی نامتقارن اقتصادی به بررسی نوع کنشگری چین در این سازمان منطقهای بپردازد. از دید مقاله، چین از طریق ارتقای سطح همکاریهای سیاسی و اقتصادی تلاش نموده است که وابستگی نامتقارن آسهآن به خود را حفظ کند و ارتقا دهد و مانع قدرتگیری رقبای منطقهای و بینالمللی در این سازمان شود.
پرونده مقاله