از آنجا که روند رو به افزایش وابستگی به واردات نفت و گاز، وجه اشتراک تمامی اعضای اتحادیه اروپا است، امنیت عرضه انرژی از مباحث محوری این اتحادیه تلقی شده؛ چراکه درصورت اطمینان از سلامت و کارایی وضعیت بازار انرژی است که این کشورها قادر خواهند بود تا همچنان رشد شتابان مص چکیده کامل
از آنجا که روند رو به افزایش وابستگی به واردات نفت و گاز، وجه اشتراک تمامی اعضای اتحادیه اروپا است، امنیت عرضه انرژی از مباحث محوری این اتحادیه تلقی شده؛ چراکه درصورت اطمینان از سلامت و کارایی وضعیت بازار انرژی است که این کشورها قادر خواهند بود تا همچنان رشد شتابان مصرف انرژی را تداوم بخشند. با توجه به این مطلب که روند رو به افزایش مصرف انرژی با تأکید بر گاز، پرسشهای فراوانی را درخصوص وضعیت آینده امنیت انرژی، برای اعضای این اتحادیه فراهم آورده است، این پژوهش تلاش میکند تا ابتدا بر روند رو به تزاید تقاضای مصرف گاز و خطرات ناشی از وابستگی اعضای این اتحادیه به شرکت گازپروم روسیه و تکرار تجربه اکراین و بحران بینالمللی گاز در سالهای 2006 و 2009 تمرکز کند، سپس به تحلیل ابعاد ژئوپلیتیکی و بینالمللیِ امنیت انرژیِ آینده اتحادیه اروپا و برنامههای راهبرد اقدام انرژی اعضای این اتحادیه بهعنوان راهکاری جهت مقابله با چالشهای مذکور بپردازد. سپس به موقعیت ژئواکونومیک ایران بهعنوان بدیلی مناسب جهت تأمین امنیت انرژی اروپا میپردازد.
پرونده مقاله
جامعه امن اروپای غربی، آشکارترین و مهمترین جامعه امن در جهان معاصر است. این جامعه امن دارای سه نهاد اصلی است که عبارتند از؛ پیمان آتلانتیک شمالی، اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا. همه جوامع امن، خود را چنان تعریف میکنند که میان «خود» و «دگری»، غیریت ایجاد ن چکیده کامل
جامعه امن اروپای غربی، آشکارترین و مهمترین جامعه امن در جهان معاصر است. این جامعه امن دارای سه نهاد اصلی است که عبارتند از؛ پیمان آتلانتیک شمالی، اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا. همه جوامع امن، خود را چنان تعریف میکنند که میان «خود» و «دگری»، غیریت ایجاد نمایند که این امر نظریات جامعه امن را به نظریات سازهانگاری پیوند میدهد. به همینسان، جامعه امن اروپای غربی نیز همچون هر جامعه امن دیگر، هنجارها، هویتها و منافع خاص خود را تعریف کرده است. در کنار این، برخی از جوامع امن تلاش میکنند تا مرزهای خود را در ورای منطقه اعضای اصلی خویش گسترش دهند و برای این امر نهادهای ویژهای را نیز تأسیس میکنند. در جامعه امن اروپای غربی، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، طلایهدار گسترش است. این مقاله تلاش میکند با روش تاریخی و توصیفی به این پرسش پاسخ دهد که جامعه امن اروپای غربی از طریق نهاد ناتو چگونه گسترش یافته است؟
پرونده مقاله
سیاست دفاعی و امنیتی اروپایی یکی از چالشهای پیمان ناتو و رهبری امریکا است. اروپا پس از جنگ سرد سعی کرد وابستگی به آمریکا و سازمان ناتو را کاهش دهد و از نفوذ امریکا در ترتیبات امنیتی قاره کهن جلوگیری کند. در ساختار بینالمللی بعد از جنگ سرد، اروپاییها خواهان نظامی چندق چکیده کامل
سیاست دفاعی و امنیتی اروپایی یکی از چالشهای پیمان ناتو و رهبری امریکا است. اروپا پس از جنگ سرد سعی کرد وابستگی به آمریکا و سازمان ناتو را کاهش دهد و از نفوذ امریکا در ترتیبات امنیتی قاره کهن جلوگیری کند. در ساختار بینالمللی بعد از جنگ سرد، اروپاییها خواهان نظامی چندقطبی و تلاش برای تکثیر قدرت و تقویت نقش متوازن کشورهای مؤثر در نظام بینالملل هستند و از نقش هژمون لیبرال از سوی امریکا حمایت میکنند. امریکا معتقد به نظام تکقطبی مبتنیبر یکجانبهگرایی بهمنظور استقرار نظم هژمونیک است. پرسش اصلی مقاله این است که نقاط مشترک و چالشهای موجود در سیاستهای امریکا و اتحادیه اروپا درخصوص ساختار امنیتی دفاعی اروپا و موضوعات منطقهای چیست و هر کدام چه رویکردی را مد نظر دارند؟ این مقاله ضمن پرداختن به بعد نظری بحث ، چالشهای اتحادیه اروپا و امریکا در زمینه سیاستهای دفاعی ـ امنیتی را از منظر هژمونی لیبرال و موازنهگرا و رد هژمونی یکجانبهگرای امریکا مورد بررسی قرار میدهد.
پرونده مقاله
در تاریخ سازمان ملل، قانونیبودن قطعنامههای شورای امنیت در موارد متعددی به چالش کشانده شده است. این چالشها عمدتاً توسط دولتهایی که تحت تأثیر تصمیمات شورای امنیت بودهاند، صورت گرفته است. با توجه به اینکه دولتها نمایندگان اجرای قطعنامههای شورای امنیت هستند، دیدگاه و چکیده کامل
در تاریخ سازمان ملل، قانونیبودن قطعنامههای شورای امنیت در موارد متعددی به چالش کشانده شده است. این چالشها عمدتاً توسط دولتهایی که تحت تأثیر تصمیمات شورای امنیت بودهاند، صورت گرفته است. با توجه به اینکه دولتها نمایندگان اجرای قطعنامههای شورای امنیت هستند، دیدگاه و ارزیابی خود را در نحوه اجرای تصمیمات شورای امنیت دخالت میدهند. دادگاههای داخلی و حتی منطقهای نیز در مواردی اقدام به بررسی اقدامات صورتگرفته از سوی دولتها در اجرای قطعنامهها كردهاند. این موضوع اگرچه نتوانسته است نظارت قضایی مستقیم بر قطعنامهها را ایجاد كند در نحوه اجرای آنها بسیار مؤثر بوده است. مسئله ارزیابی دولتها میتواند نگرانیهایی را در مورد کاهش کارایی شورای امنیت در موارد حفظ صلح و امنیت بینالمللی ایجاد كند
پرونده مقاله
امروزه شکاف شمال- جنوب در اروپا، مهمترین مسئلهای است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا با آن درگیر هستند؛ بهگونهای که این شکاف، روند همگرایی در اروپا را نیز، تحت تأثیر قرار داده است. درحقیقت شکاف شمال- جنوب، عصارهای از شکافهای کلاسیک اروپایی با عنوان شرقی- غربی، پیر- چکیده کامل
امروزه شکاف شمال- جنوب در اروپا، مهمترین مسئلهای است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا با آن درگیر هستند؛ بهگونهای که این شکاف، روند همگرایی در اروپا را نیز، تحت تأثیر قرار داده است. درحقیقت شکاف شمال- جنوب، عصارهای از شکافهای کلاسیک اروپایی با عنوان شرقی- غربی، پیر- جوان، قارهمحور- آتلانتیکمحور و درنهایت توسعهنیافته- کمتر توسعهیافته است. اینکه این شکاف از کجا در اتحادیه اروپا شکل گرفت، چه ابعادی داشته و در چه سطوحی مطرح است؟ و اینکه بحران اقتصادی حوزه یورو چه نقشی در این شکاف دارد؟ مهمترین پرسشهایی است که این مقاله در چارچوب نظریه حکمرانی درصدد پاسخ به آنهاست. در این راستا، شکاف شمال- جنوب در اتحادیه اروپا در سه سطح بررسی شده است. در سطح ملی؛ ضعف ساختاری جنوب، ، فساد اقتصادی و سیاسی جنوب، شکاف در حکمرانی، سطح نابرابر تولید ناخالص و تفاوتهای مذهبی و فرهنگی داخلی میان کشورهای شمال و جنوب اروپا ازجمله عوامل اصلی موجد این شکاف است. در سطح منطقهای؛ اختلاف میان فرانسه و آلمان، بحران اقتصادی حوزه یورو و سیاستهای ریاضت اقتصادی مهمترین عوامل مؤثر بر شکاف شمال و جنوب است و در سطح بینالملل؛ دو عامل جهانیشدن و بحران جهانی سبب تعمیق شکاف شمال و جنوب شدهاند.
پرونده مقاله
اين مقاله در پي بررسي تغيير رويكرد تركيه نسبت به کردها در فرايند الحاق اين كشور به اتحاديه اروپا است. به نظر میرسد اروپاييشدن تركيه از مهمترين عوامل عاديشدن مسئله کردها در اين كشور باشد. عاديشدن مسئله کردها، طيف گستردهاي از تغييرات، بهويژه خارجشدن اين مسئله از د چکیده کامل
اين مقاله در پي بررسي تغيير رويكرد تركيه نسبت به کردها در فرايند الحاق اين كشور به اتحاديه اروپا است. به نظر میرسد اروپاييشدن تركيه از مهمترين عوامل عاديشدن مسئله کردها در اين كشور باشد. عاديشدن مسئله کردها، طيف گستردهاي از تغييرات، بهويژه خارجشدن اين مسئله از دستور كار مسائل امنيتي؛ بازتعریف مفهوم شهروند ترکیهای که خاصیت درونگذارانهتری براي کردها دارد؛ ايجاد فرصتي جدید براي گروههايي که راهحلهای صلحجویانه برای منازعه کردها دارند و درونيشدن تدريجي ارزشهايي همچون حقوق بشر و چندفرهنگگرایی را شامل ميشود. براي آزمون این فرضیه، نگارندگان با بهرهگیري از ادبيات اروپاييشدن تلاش میکنند تا ضمن بررسي مواجهه اتحاديه اروپا با مسئله کردها در جمهوري تركيه، به تأثير فرايند الحاق تركيه به اين اتحاديه بر عاديشدن تدريجي مسئله کردها با توجه به سازوكارهاي اجباری، تواناسازی، تکوینی و امنيتيزدايي اتحاديه اروپا بپردازند. در ضمن نویسندگان مقاله بر این باورند که عاديشدن مسئله کردها به همراه کمترشدن نقش اتحادیه اروپا در این روند در سالهای اخیر، یکی از دلایل امكان برخورد سخت با کردهای جداییطلب در ترکیه بوده است.
پرونده مقاله