هدف اصلی این مقاله، توصیف و تبیین تأثیرات ناشی از جهانیشدن دموکراسی در عرصه بینالمللی است تا از این رهگذر، واقعیت بازیگران بینالمللی و کارکرد آنها در سازمانهای بینالمللی تحلیل شود. پرسش اصلی مقاله این است که «جهانیشدن دموکراسی چه تأثیری بر بازیگران بینالمللی در س چکیده کامل
هدف اصلی این مقاله، توصیف و تبیین تأثیرات ناشی از جهانیشدن دموکراسی در عرصه بینالمللی است تا از این رهگذر، واقعیت بازیگران بینالمللی و کارکرد آنها در سازمانهای بینالمللی تحلیل شود. پرسش اصلی مقاله این است که «جهانیشدن دموکراسی چه تأثیری بر بازیگران بینالمللی در سازمانهای بینالمللی داشته است؟» در پاسخ ادعا شده است که «جهانیشدن دموکراسی با فرامرزی کردن هنجارهای دموکراتیک به تکثر بازیگران در سازمانهای بینالمللی کمک نموده است». پژوهش حاضر، همچنین چندین پرسش فرعی را مد نظر دارد که شامل ماهیت فرایند جهانیشدن و تأثیر آن بر دولتهای دموکراتیک ملی، چگونگی ظهور بازیگران غیردولتی و کارکرد آنان در چارچوب نهادهای بینالمللی میشود. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است.
پرونده مقاله
هدف اصلی این مقاله بررسی چگونگی تأثیر روابط بین قدرتهای بزرگ بر پویایی و کارایی سازمانهای بینالمللی، بهویژه در دوران پساجنگ سرد است. در این راستا پرسش اصلی مقاله این است که رابطه بین قدرتهای بزرگ چه تأثیری بر سازمانهای بینالمللی در دوران پساجنگ سرد داشته است؟ برا چکیده کامل
هدف اصلی این مقاله بررسی چگونگی تأثیر روابط بین قدرتهای بزرگ بر پویایی و کارایی سازمانهای بینالمللی، بهویژه در دوران پساجنگ سرد است. در این راستا پرسش اصلی مقاله این است که رابطه بین قدرتهای بزرگ چه تأثیری بر سازمانهای بینالمللی در دوران پساجنگ سرد داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا چارچوبی مفهومی برای درک تحول در سازمانهای بینالمللی ارائه شده است. سپس به تحول در رابطه بین قدرتهای بزرگ در دوران پساجنگ سرد پرداخته شده و سرانجام پدیده گسترش کمی و کیفی سازمانهای بینالمللی با محوریت رابطه بین قدرتهای بزرگ در کانون توجه قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که سازمانهای بینالمللی محصول کنش و واکنش سیاست بینالملل، حقوق بینالملل و اجتماع بینالملل بوده و باتوجه به تحولی که در ماهیت رابطه بین قدرتهای بزرگ در دوران پساجنگ سرد رخ داده، سازمانهای بینالمللی در مقایسه با دوران پیشین سیاست بینالملل، تحولی افقی و عمودی یافته و جایگاه مهمتری در کنش و واکنشهای روابط بینالملل بهدست آوردهاند.
پرونده مقاله
حق بر غذا، حق بنیادین هر شخص، حق بر رهایی از گرسنگی و دسترسی پایدار به غذا با کیفیت و کمیتی است که پاسخگوی نیازهای غذایی و فرهنگی او باشد. اگرچه تعهد اصلی اجرای حقوق بشر، چه در عرصه داخلی و چه بینالمللی بر عهده دولتها قرار گرفته است، اما گسترش روز افزون دامنه فعالی چکیده کامل
حق بر غذا، حق بنیادین هر شخص، حق بر رهایی از گرسنگی و دسترسی پایدار به غذا با کیفیت و کمیتی است که پاسخگوی نیازهای غذایی و فرهنگی او باشد. اگرچه تعهد اصلی اجرای حقوق بشر، چه در عرصه داخلی و چه بینالمللی بر عهده دولتها قرار گرفته است، اما گسترش روز افزون دامنه فعالیتهای سازمانهای بینالمللی در سطح بینالملل، بهویژه در زمینه حقوق بشر، این پرسش را بر میانگیزد که نقش سازمانهای بینالمللی در برآورده کردن حق بر غذای بشری چیست و سازمانهای بینالملل چگونه این نقش را ایفا مینمایند. این مقاله نشان میدهد که سازمانهای بینالمللی نقش مؤثر و بیبدیلی در زمینه تحقق حق بر غذا در سطح بینالمللی دارند. همچنین بیان میشود که این نهادها از جنبههای مختلفی به مسائل مرتبط با دستیابی به حق بر غذا میپردازند. در نهایت نتیجه گرفته میشود که هدف از این فعالیتها، دستیابی به حق بر غذای بشری، بهویژه برای مردمان تنگدستی است که بیشترین آسیب را از وضعیت نامناسب امنیت غذایی در سطح جهانی متحمل شدهاند.
پرونده مقاله
جایگاه سازمانهای بینالمللی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی براساس نظام معنایی ـ هویتی کارگزاران جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف نسبت به ماهیت و کارکرد سازمانها و نهادهای بینالمللی متفاوت است. از سال 1357 تاکنون به تجربه ثابت شده است که در دورههایی که ایران با سا چکیده کامل
جایگاه سازمانهای بینالمللی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی براساس نظام معنایی ـ هویتی کارگزاران جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف نسبت به ماهیت و کارکرد سازمانها و نهادهای بینالمللی متفاوت است. از سال 1357 تاکنون به تجربه ثابت شده است که در دورههایی که ایران با سازمانهای بینالمللی تعامل مثبت داشته، امنیت و منفعت ملی ایران بهتر تأمین شده و همکاری با سازمانها در عرصههای مختلف فرصتهایی را برای دیپلماسی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مهیا کرده است. از سوی دیگر دیدگاه تقابلی نسبت به سازمانهای بینالمللی با ایجاد چالشها و مشکلاتی در حوزههای مختلف برای کشور، وجهه دولت در جهان را خدشهدار میکند. در این مقاله تلاش میشود جایگاه سازمانهای بینالملل در سیاست خارجی ایران از سال 1357 تا 1392 مورد بررسی قرار گیرد.
پرونده مقاله
باید اذعان داشت که کمتر کسی از مدرسان و پژوهشگران موضوعات مربوط به سازمانهای بینالمللی پیدا میشود که با نام توماس وایس و تألیفات متعدد وی در حوزههای مختلف، بهویژه سازمان ملل متحد آشنا نباشند؛ چهبسا وی مثال نقض «کم گوی و گزیده گوی» بهحساب آید. «سازمانهای بینالمل چکیده کامل
باید اذعان داشت که کمتر کسی از مدرسان و پژوهشگران موضوعات مربوط به سازمانهای بینالمللی پیدا میشود که با نام توماس وایس و تألیفات متعدد وی در حوزههای مختلف، بهویژه سازمان ملل متحد آشنا نباشند؛ چهبسا وی مثال نقض «کم گوی و گزیده گوی» بهحساب آید. «سازمانهای بینالمللی و حکمرانی جهانی» کتابی است که وی و همکارش روردن ویلکینسون، دبیری و ویراستاری آن را برعهده داشته و از آن میتوان بهعنوان یکی از مفصلترین کتابهای حال حاضر حوزه مطالعاتی سازمانهای بینالمللی نام برد که هم موضوعات و روندهای سنتی را مورد بحث قرار داده و هم به توضیح پدیدههای جدید میپردازد.
پرونده مقاله
تجزیهوتحلیل سازمانها و نهادهای بینالمللی، صلح و امنیت و عدالت بر اساس نظریههای متعارض در چارچوب هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسیهای گوناگون میتواند به درک بهتر مفاهیم و موضوعات روابط بینالملل کمک کرده و تصویری واقعیتر از نهادها، فرایندها و روید چکیده کامل
تجزیهوتحلیل سازمانها و نهادهای بینالمللی، صلح و امنیت و عدالت بر اساس نظریههای متعارض در چارچوب هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسیهای گوناگون میتواند به درک بهتر مفاهیم و موضوعات روابط بینالملل کمک کرده و تصویری واقعیتر از نهادها، فرایندها و رویدادهای بینالمللی بهدست دهد. طبیعی است که تحلیل دقیق پدیدههای مزبور به قوت و ضعف نظریههای جریان اصلی و انتقادی در تبین و توضیح بهتر و واقعیتر مقولات مزبور بستگی دارد.
پرونده مقاله
با بروز درگیریهای داخلی میان حکومتها و مخالفانشان و با بالاگرفتن این درگیریها و رسیدن آنها به مرز مخاصمه مسلحانه غیربینالمللی، شاهد واکنش سایر دولتها و نیز سازمانهای بینالمللی به آنچه در این شرایط میگذرد، هستیم. واکنشهایی که گاه موجب قدرتگرفتن و چیرگی یکی ا چکیده کامل
با بروز درگیریهای داخلی میان حکومتها و مخالفانشان و با بالاگرفتن این درگیریها و رسیدن آنها به مرز مخاصمه مسلحانه غیربینالمللی، شاهد واکنش سایر دولتها و نیز سازمانهای بینالمللی به آنچه در این شرایط میگذرد، هستیم. واکنشهایی که گاه موجب قدرتگرفتن و چیرگی یکی از طرفین بر دیگری شده و گاه تنها به شعلهورترشدن آتش مخاصمه کمک کرده است. اما آنچه علاوهبر اینگونه موضعگیریهای سازمانهای بینالمللی و نتایج حاصل از آن اهمیت دارد، احراز صلاحیت سازمانهای بینالمللی برای عملکردشان است که تا چندی پیش میتوانست به عنوان دخالت در یکی از مهمترین و حساسیتبرانگیزترین مسایل داخلی دولتها- که از جمله مهمترین اعضای جامعه بینالمللیاند- تلقی شود. در این مقاله با مطالعه اجمالی اصول احراز صلاحیت سازمانهای بینالمللی و نیز با موردکاوی عملکرد دو سازمان بینالمللی مهم؛ یعنی اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی در مورد درگیریهای سالهای اخیر در لیبی و سوریه سعی خواهیم کرد تا حد ممکن ابهامات موجود در این خصوص را برطرف كنيم
پرونده مقاله
امروزه محیطزیست بهعنوان بستر بالندگی بشر، از مهمترین دغدغههای جامعه بینالمللی است و بهتدریج در مسائل امنیتی ارزش فزاینده یافته است. حقوق بينالملل محيطزيست يكي از شاخههاي نوظهور در نظام حقوق بينالملل است که بر پایه حقوق نرم بنا شده است؛ یعنی حقوقی که بر بیانیه چکیده کامل
امروزه محیطزیست بهعنوان بستر بالندگی بشر، از مهمترین دغدغههای جامعه بینالمللی است و بهتدریج در مسائل امنیتی ارزش فزاینده یافته است. حقوق بينالملل محيطزيست يكي از شاخههاي نوظهور در نظام حقوق بينالملل است که بر پایه حقوق نرم بنا شده است؛ یعنی حقوقی که بر بیانیهها، اعلامیهها، اصول اجرایی و غيره مبتنی گردیده و ضمانت اجرای حقوقی محکمی ندارد. در این مقاله به بررسی تعهدات کشورهاي متعاهد و همچنین نظام چندجانبه دسترسی و تسهیم منافع و ارزیابی مطروحه در آن در پرتو تحولات نظام حقوقی بینالمللی کشاورزی و محیطزیست پرداخته شده است. در این راستا، مهمترین قراردادها و نشستهای مجامع بینالمللی در ارتباط با امنیت محیطزیست پس از جنگ سرد ازجمله کنوانسیون تنوع زیستی (ریو 1992)، پروتکل ایمنی زیستی (نایروبی 2000)، کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد تغییرات آبوهوا (نیویورک 1992) و کنوانسیون استکهلم درخصوص آلایندههای آلی و پایدار (استکهلم 2001) مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج حاصله نشان میدهد که باوجود توسعه چشمگیر حقوق بینالملل در زمینه حمایت و حفاظت از محیطزیست در دهههای اخیر، هنوز هم جبران خسارات محیطزیست از خلأهای عمده پیش روی حقوق بینالملل محیطزیست است.
پرونده مقاله
از زمان انعقاد اساسنامه یک سازمان بینالمللی تا زمان لازمالاجراشدن آن و تأسیس سازمان جدید، اقدامات ضروری بسیاری در راستای مهیاساختن شرایط شروع سریع و مؤثر فعالیتهای سازمان بهمحض ایجاد آن، باید انجام گیرند. وظیفه تدارک این شرایط معمولاً بر عهده یک کمیسیون مقدماتی گذ چکیده کامل
از زمان انعقاد اساسنامه یک سازمان بینالمللی تا زمان لازمالاجراشدن آن و تأسیس سازمان جدید، اقدامات ضروری بسیاری در راستای مهیاساختن شرایط شروع سریع و مؤثر فعالیتهای سازمان بهمحض ایجاد آن، باید انجام گیرند. وظیفه تدارک این شرایط معمولاً بر عهده یک کمیسیون مقدماتی گذاشته میشود، اما به خاطر توجه اندک به جایگاه کمیسیونهای مقدماتی در حقوق بینالملل ممکن است پرسشهایی از قبیل اینکه گروههای مزبور چگونه ایجاد میشوند، وظایف محولشده به آنها چه هستند و از چه اختیاراتی برخوردار میباشند، آیا یک کمیسیون مقدماتی رکن فرعی سازمان جدید محسوب میشود یا اینکه دارای شخصیت حقوقی منحصر به خود است، مطرح شوند. هدف این مقاله بررسی مسائل بالا در پرتو رویه بینالمللی معاصر و با توجه به روند تأسیس چند سازمان برتر بینالمللی است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه و عملکرد وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع و مدیریت ویروس کرونا پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چگونه دیپلماسی و دستگاه متولی آن؛ یعنی وزارت امور خارجه به مقابله با شیوع و مدیریت کرونا چکیده کامل
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه و عملکرد وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع و مدیریت ویروس کرونا پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چگونه دیپلماسی و دستگاه متولی آن؛ یعنی وزارت امور خارجه به مقابله با شیوع و مدیریت کرونا در ایران کمک کرده است؟». فرضیه پژوهش این است که شیوع ویروس کرونا به سبب بهخطر انداختن امنیت بهداشتی کشور و تأثیرگذاری آن بر سایر شئون امنیت انسانی، مورد توجه وزارت امور خارجه ایران قرار داشته است. وزارت امور خارجه ایران با بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه_در بستر همکاری با سازمانهای بینالمللی_ تأمین امنیت انسانی کشور را از طریق مدیریت روابط دوجانبه در مرحله شیوع ویروس کرونا در چین و تسهیل روابط اقتصادی با هدف تأمین نیازمندیهای اساسی پزشکی _ کالایی کشور، نقش مؤثری در مدیریت و مقابله با شیوع کرونا در ایران ایفا کرده است. بررسیهای پژوهش نشان میدهد وزارت خارجه از زمان فراگیری ویروس کرونا در چین تا شیوع آن در ایران و درنهایت دنیاگیری این ویروس، اقدامات پانزدهگانهای را با رویکرد تأمین امنیت فراگیر انسانی در پی گرفته که نقشی کلیدی در موفقیت نسبی کشور در مقابله با شیوع و مدیریت کرونا در ایران داشته است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه و عملکرد وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع و مدیریت ویروس کرونا پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چگونه دیپلماسی و دستگاه متولی آن؛ یعنی وزارت امور خارجه به مقابله با شیوع و مدیریت کرونا چکیده کامل
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه و عملکرد وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع و مدیریت ویروس کرونا پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چگونه دیپلماسی و دستگاه متولی آن؛ یعنی وزارت امور خارجه به مقابله با شیوع و مدیریت کرونا در ایران کمک کرده است؟». فرضیه پژوهش این است که شیوع ویروس کرونا به سبب بهخطر انداختن امنیت بهداشتی کشور و تأثیرگذاری آن بر سایر شئون امنیت انسانی، مورد توجه وزارت امور خارجه ایران قرار داشته است. وزارت امور خارجه ایران با بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه_در بستر همکاری با سازمانهای بینالمللی_ تأمین امنیت انسانی کشور را از طریق مدیریت روابط دوجانبه در مرحله شیوع ویروس کرونا در چین و تسهیل روابط اقتصادی با هدف تأمین نیازمندیهای اساسی پزشکی _ کالایی کشور، نقش مؤثری در مدیریت و مقابله با شیوع کرونا در ایران ایفا کرده است. بررسیهای پژوهش نشان میدهد وزارت خارجه از زمان فراگیری ویروس کرونا در چین تا شیوع آن در ایران و درنهایت دنیاگیری این ویروس، اقدامات پانزدهگانهای را با رویکرد تأمین امنیت فراگیر انسانی در پی گرفته که نقشی کلیدی در موفقیت نسبی کشور در مقابله با شیوع و مدیریت کرونا در ایران داشته است.
پرونده مقاله
با بروز درگیریهای داخلی میان حکومتها و مخالفانشان و با بالاگرفتن این درگیریها و رسیدن آنها به مرز مخاصمه مسلحانه غیربینالمللی، شاهد واکنش سایر دولتها و نیز سازمانهای بینالمللی به آنچه در این شرایط میگذرد، هستیم. واکنشهایی که گاه موجب قدرتگرفتن و چیرگی یکی ا چکیده کامل
با بروز درگیریهای داخلی میان حکومتها و مخالفانشان و با بالاگرفتن این درگیریها و رسیدن آنها به مرز مخاصمه مسلحانه غیربینالمللی، شاهد واکنش سایر دولتها و نیز سازمانهای بینالمللی به آنچه در این شرایط میگذرد، هستیم. واکنشهایی که گاه موجب قدرتگرفتن و چیرگی یکی از طرفین بر دیگری شده و گاه تنها به شعلهورترشدن آتش مخاصمه کمک کرده است. اما آنچه علاوهبر اینگونه موضعگیریهای سازمانهای بینالمللی و نتایج حاصل از آن اهمیت دارد، احراز صلاحیت سازمانهای بینالمللی برای عملکردشان است که تا چندی پیش میتوانست به عنوان دخالت در یکی از مهمترین و حساسیتبرانگیزترین مسایل داخلی دولتها- که از جمله مهمترین اعضای جامعه بینالمللیاند- تلقی شود. در این مقاله با مطالعه اجمالی اصول احراز صلاحیت سازمانهای بینالمللی و نیز با موردکاوی عملکرد دو سازمان بینالمللی مهم؛ یعنی اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی در مورد درگیریهای سالهای اخیر در لیبی و سوریه سعی خواهیم کرد تا حد ممکن ابهامات موجود در این خصوص را برطرف كنيم.
پرونده مقاله
نوشتار حاضر به بررسی سیر تطور ویژگیهای رفتاری کشور چین در سه نظام حاکم بر این کشور طی یک قرن گذشته پرداخته است و ضمن تقسیم این دوران به چهار دوره تاریخی با اتکا به منابع دست اول چینی، اخلاق سیاسی چینیان را در چارچوب مفهوم «دیپلماسی سازمانهای بینالمللی» مرور و تحلیل چکیده کامل
نوشتار حاضر به بررسی سیر تطور ویژگیهای رفتاری کشور چین در سه نظام حاکم بر این کشور طی یک قرن گذشته پرداخته است و ضمن تقسیم این دوران به چهار دوره تاریخی با اتکا به منابع دست اول چینی، اخلاق سیاسی چینیان را در چارچوب مفهوم «دیپلماسی سازمانهای بینالمللی» مرور و تحلیل کرده و به این سؤال پاسخ داده است که تطور رفتاری و سیاستگذاری رأس هرم قدرت در کشور چین که همواره تحت تأثیر مستقیم ایدئولوژی حاکم بر این کشور قرار داشته، چه تأثیراتی بر حضور و ایفای نقش چینیان در محیطهای بینالمللی و از جمله سازمانهای بینالمللی داشته است. پس از طرح ابعاد مختلف در جریان تکامل سیر رفتاری یادشده در رهگذر دورههای تاریخی مذکور، این نوشتار منافع تعامل چین با سازمانهای بینالمللی را بهاختصار برشمرده است.
پرونده مقاله
آبهای منطقة جنوب و جنوب شرق آسیا، از دیرباز بستر رواج انواع جرائم سازمانیافتة مرتبط با محیط دریاها به شمار میآمدهاند. با پیشرفت روزافزون تهدید تروریسم و اشاعة آن در سراسر جهان و دستیابی گروههای تروریستی به ابزارهای کارآمدتر و جدیدتر، خطر تروریسم گستردهتر شده، چکیده کامل
آبهای منطقة جنوب و جنوب شرق آسیا، از دیرباز بستر رواج انواع جرائم سازمانیافتة مرتبط با محیط دریاها به شمار میآمدهاند. با پیشرفت روزافزون تهدید تروریسم و اشاعة آن در سراسر جهان و دستیابی گروههای تروریستی به ابزارهای کارآمدتر و جدیدتر، خطر تروریسم گستردهتر شده، ابعاد و اشکال مختلفی به خود گرفته و به عرصة دریاها نیز راه یافته است. تروریسم دریایی، بهویژه در مناطقی که سایر جرائم دریایی در آنها رواج دارد، بهواسطة ایجاد پیوندهای مجرمانه بین مرتکبین این جرائم، تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت دریاها محسوب میگردد. ماهیت سازمانیافتة این جرائم، موجب میشود که مبارزه با آنها جز از طریق تلاشهای جمعی مؤثر واقع نگردد. در این میان، نقش سازمانهای بینالمللی منطقهای، در مبارزه با تروریسم دریایی انکارناپذیر است. مقالة پیش رو، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به ارزیابی عملکرد نمونههایی از سازمانهای فعال در منطقة جنوب و جنوب شرقی آسیا در مبارزه با تروریسم دریایی پرداخته و نقاط قوت و ضعف و چالشهای آنها را برآورد کرده است. این پژوهش در انتها نتیجه گرفته است که فعالیتهای این سازمانها برای مبارزه با تروریسم دریایی لازم، اما ناکافی بودهاند و مهمترین چالش پیش رو در این راستا، فقدان استراتژیهای جمعی در بعد منطقهای است.
پرونده مقاله