سیاست دفاعی و امنیتی اروپایی یکی از چالشهای پیمان ناتو و رهبری امریکا است. اروپا پس از جنگ سرد سعی کرد وابستگی به آمریکا و سازمان ناتو را کاهش دهد و از نفوذ امریکا در ترتیبات امنیتی قاره کهن جلوگیری کند. در ساختار بینالمللی بعد از جنگ سرد، اروپاییها خواهان نظامی چندق چکیده کامل
سیاست دفاعی و امنیتی اروپایی یکی از چالشهای پیمان ناتو و رهبری امریکا است. اروپا پس از جنگ سرد سعی کرد وابستگی به آمریکا و سازمان ناتو را کاهش دهد و از نفوذ امریکا در ترتیبات امنیتی قاره کهن جلوگیری کند. در ساختار بینالمللی بعد از جنگ سرد، اروپاییها خواهان نظامی چندقطبی و تلاش برای تکثیر قدرت و تقویت نقش متوازن کشورهای مؤثر در نظام بینالملل هستند و از نقش هژمون لیبرال از سوی امریکا حمایت میکنند. امریکا معتقد به نظام تکقطبی مبتنیبر یکجانبهگرایی بهمنظور استقرار نظم هژمونیک است. پرسش اصلی مقاله این است که نقاط مشترک و چالشهای موجود در سیاستهای امریکا و اتحادیه اروپا درخصوص ساختار امنیتی دفاعی اروپا و موضوعات منطقهای چیست و هر کدام چه رویکردی را مد نظر دارند؟ این مقاله ضمن پرداختن به بعد نظری بحث ، چالشهای اتحادیه اروپا و امریکا در زمینه سیاستهای دفاعی ـ امنیتی را از منظر هژمونی لیبرال و موازنهگرا و رد هژمونی یکجانبهگرای امریکا مورد بررسی قرار میدهد.
پرونده مقاله
بحرانها جزء لاینفک نظام بینالملل هستند، حتی در دوران جنگ سرد که انتظار میرفت جهانی آرام وجود داشته باشد. از اینرو، با وقوع بحران، بحث مدیریت که هدف آن جلوگیری از تشدید یا گسترش آن است، اهمیت مییابد که در قالب اقداماتی توسط بازیگران مؤثر مثل دولتها و سازمانها صورت چکیده کامل
بحرانها جزء لاینفک نظام بینالملل هستند، حتی در دوران جنگ سرد که انتظار میرفت جهانی آرام وجود داشته باشد. از اینرو، با وقوع بحران، بحث مدیریت که هدف آن جلوگیری از تشدید یا گسترش آن است، اهمیت مییابد که در قالب اقداماتی توسط بازیگران مؤثر مثل دولتها و سازمانها صورت میگیرد. ناتو ازجمله سازمان هایی است که با تعریف کارویژه مدیریت بحران برای خود کوشیده است تا تداوم و بقای خود را حفظ کند. همکاری ناتو با شورای امنیت بر اساس فصل هشتم منشور و ایفای نقش در بحرانهای مختلف در همین راستا بود، اما عدم ایفای نقش آن در بحران سوریه این پرسش را برمیانگیزد که ایفای نقش این نهاد در بحرانها از چه عواملی تأثیر میپذیرد. در پاسخ، این فرضیه مطرح میشود که تجربیات گذشته و سیاستهای قدرتهای بزرگ در ایفای نقش ناتو مؤثر است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که دستاوردهای محدود و هزینههای فراوان مداخلههای قبلی، شرط گرفتن مجوز از شورای امنیت برای مداخله و موانع سر راه آن باعث شد تا ناتو در این بحران سیاست عدممداخله را در پیشگرفته و در زمینه مدیریت بحران نقش فعالی نداشته باشد.
پرونده مقاله
ماهیت پویای ساختار و توزیع جهانی قدرت، محیط بینالمللی را به عرصه تحولات پرشتاب سیاسی، نظامی و امنیتی تبدیل کرده است. تأسیس ناتو، نتیجة یکی از همین تحولات، یعنی گسترش سریع توان نظامی و ژئوپلیتیک شوروی بود. این سازمان در طول حیات خود با چالشهای گستردهای مواجه بوده است چکیده کامل
ماهیت پویای ساختار و توزیع جهانی قدرت، محیط بینالمللی را به عرصه تحولات پرشتاب سیاسی، نظامی و امنیتی تبدیل کرده است. تأسیس ناتو، نتیجة یکی از همین تحولات، یعنی گسترش سریع توان نظامی و ژئوپلیتیک شوروی بود. این سازمان در طول حیات خود با چالشهای گستردهای مواجه بوده است که یکی از مهمترین آنها فروپاشی شوروی و از بین رفتن فلسفه تأسیسی آن بود؛ اما ناتو در فضای پساجنگ سردی روابط بینالملل با اتکا بر مفاهیم استراتژیک خود و با استفاده از درگیری روسیه در دوران گذار و همچنین برجستهسازی تهدیدات نوظهور همچون تروریسم، نهتنها به حیات خود تداوم بخشید، بلکه تعداد اعضای آن از 16 کشور (قبل از فروپاشی شوروی) به 30 کشور (2020) افزایش پیدا کرد. با وجود سطح بالای سازگاری ناتو با تحولات بینالمللی، توزیع جهانی قدرت بهسرعت در حال تغییر است؛ بهنحویکه چالشهای بنیادی و اساسی را پیش روی این نهاد قرار داده است. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخ به سه مسئله اساسی شامل چیستی چالشها و تهدیدات پیش روی ناتو در ارزیابی محیط سیاسی و امنیتی بینالمللی، استراتژی مواجهة ناتو با این تهدیدات و پیامدهای آن بوده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ضمن استخراج نظام تهدیدهای پیش روی ناتو از طریق مطالعه اسنادی، به برخی از مهمترین محورهای استراتژی ناتو تا سال 2030 پرداخته و در پایان پیامدهای جهانی استراتژی جدید ناتو را در حوزههای مورد بحث تحلیل کرده است.
پرونده مقاله