نقد ديدگاه «استبداد ايراني» همایون کاتوزیان
محورهای موضوعی : Research in Theoritical Politics
1 - استادیار گروه تاریخ سیاسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
کلید واژه: استبداد ایرانی, همايون كاتوزيان, روابط دولت و ملت, تاريخ سياسي و ایران. ,
چکیده مقاله :
یکی از نظریه های شایعِ معطوف به سیاست، جامعه و دولت در ایران، «نظریۀ استبداد» است. دربارۀ چرايي و چگونگي پيدايش، صورتبندي و تداوم «استبداد» در ايران، بسياري از انديشمندان ايراني و غيرايراني به اظهارنظر و حتی نظریهپردازی پرداختهاند. از جمله پژوهشگران ایرانی که دیدگاه «استبداد» را درباره تاریخ ایران مطرح کرده، محمدعلی (همایون) کاتوزیان است. در ديدگاه کاتوزیان، جامعه و دولت ایرانی در طول تاریخ خود در چرخۀ «استبداد، آشوب، هرج ومرج و استبداد» قرار داشته است. در این دیدگاه، جامعة ایرانی همیشه یا گرفتار «استبداد» بوده یا «هرج و مرج، آشوب، درگیری و نزاع». دیدگاه کاتوزیان برتأثیرگذاری همه جانبۀ «قدرت سیاسی» -که استبدادی است-بر دیگر ابعاد جامعه تأکید دارد. سؤال این است که آیا دیدگاه «استبداد ایرانی» کاتوزیان، برآیندی از تمامیت واقعیت تاریخ ایران هست یا خیر. یافته ها حکایت از این دارد که این دیدگاه، تناسبی با کل و جوهرۀ تاریخ ایران ندارد و در این مقاله بر اساس محورهایی به بررسی این عدم تناسب از منظر تاریخی پرداخته می شود. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است؛ یعنی توصیف تاریخ و احتمالاً تحلیل نظری بر اساس توصیف ها و تبیین های انجام گرفته درباره تاریخ، در انطباق با دیدگاه استبداد ایرانی، روش این تحقیق است.
One of the common theories focused on politics, society, and state in Iran is the "theory of despotism". Many Iranian and non-Iranian thinkers have commented and even theorized about why and how the emergence, formation, and continuation of "despotism" in Iran. Mohammad Ali (Homayoun) Katozian is one of the Iranian scholars who have proposed the view of "despotism" on the history of Iran. In Katouzian's view, Iranian society and state have historically been in a cycle of "despotism, chaos, chaos, and despotism". In this view, Iranian society has always been either plagued by despotism or by chaos, conflict, and strife. Katozian's view emphasizes the comprehensive impact of authoritarian political power on other dimensions of society. The question is whether Katozian's view of Iranian despotism is a result of the whole of Iranian history? The findings indicate that Katozian's view is not relevant to the entire history of Iran and this article examines this discrepancy. The method of the article is descriptive-analytical.