بررسی دیدگاه کانت و غزالی در اثبات وجود خداوند
محورهای موضوعی : کلام اسلامی
1 - دانشگاه خوراسگان اصفهان
2 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان
کلید واژه: غزالی, کانت, فطرت, برهان, خداوند,
چکیده مقاله :
کانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا میدارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو میآورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعداد است که فرد کسب میکند. بنابراین کانت فطرت را به عنوان راه جایگزینی برای اثبات وجود خداوند به کار میبرد. غزالی نیز پس از بیان برهان حدوث، در دور دوم حیات خویش به بحث فطرت رو میآورد و فطرت را در معانی مختلفی مانند غریزه و عقل به کار میبرد. او همچنین فطرت را امری نمیداند که از طریق استدلال منطقی به دست آید بلکه به باور او، باور به وجود خداوند از ابتدای خلقت در فطرت ماست. در حالی که کانت معتقد است ما باور به وجود خداوند را در طی حیات خویش کسب میکنیم نه این که از روز اول این باور در قالب تصورات در ما وجود داشته باشد.
In his critique of theoretical reason, Kant holds that all the arguments are proof of the existence of God as an existential argument. He criticizes this argument a lot, so he expresses it in the form of an innate argument. Kant's sense of nature actually means the kind of talent that one acquires. Al-Ghazali, after expressing the proof of hadith, in the second round of his life, discusses the nature of nature and uses it in various meanings such as instinct and reason. He also does not consider nature to be achieved by rational reasoning. Ghazali believes that God exists in our nature, while Kant believes that we gain it throughout our lives, not that it exists in our imagination from day one.