الگوی حداقل مداخله در پاسخ به رفتارهای معارض با قانون کودکان و نوجوانان در مجتمع قضایی شهید فهمیده تهران، ایران (1396-۱۳۹5)
محورهای موضوعی : child rightsحسین غلامی 1 , حسنعلی مؤذنزادگان 2 , نفیسه زائری 3
1 - دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
2 - دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
3 - دانشآموخته کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
کلید واژه: پاسخدهی, کودکان و نوجوانان, مجتمع قضایی شهید فهمیده, الگوی حداقل مداخله,
چکیده مقاله :
الگوهای پاسخدهی به رفتارهای معارض با قانون کودکان و نوجوانان در پنج طبقه تحت عناوین الگوی عدالت کیفری، رفاه، ترمیمی، حداقل مداخله، مدیریت خطر دستهبندی میشود. هریک از این الگوها با شیوه و تأثیر متفاوتی موجب اصلاح کودکان میشوند، چه بسا گاهی در برخی جرائم عدم کیفر و مجازات ملایم موجبات اصلاح را بیشتر فراهم آورد. در همین راستا در این پژوهش میزان و نحوه کاربرد الگوی حداقل مداخله در مقایسه با سایر الگوها در مجتمع قضایی شهید فهمیده تهران بررسی شد. این پژوهش به روش تحلیل محتوای تبیینی انجام و جامعه آماری، صد پرونده از دو شعبه این مجتمع به روش نااحتمالی هدفمند در نظرگرفته شد. پس از گردآوری اطلاعات، دادهها از طریق نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و درصدهای فراوانی بدین شرح بود: به ۲۰% از پروندهها به دلیل صدور قرار موقوفی و منع تعقیب پاسخی داده نشده بود، ۷۶% پروندهها در کنار سایر الگوهای پاسخدهی حداقل دارای یکی از شاخصهای حداقل مداخله بود. یافتهها حاکی از این امر بود که قضات در این مجتمع در مقایسه با سایر الگوها اهتمام خاصی به استفاده از الگوی حداقل مداخله داشتند، اگرچه کاربرد این الگو در حوزه حقوق کیفری کودکان و نوجوانان اقدام مثبتی ارزیابی میشود، اما در برخی از جرائم استفاده از این الگو باید تعدیل شود.
Models of response to children unlawful behaviors are grouped into five categories, penal justice, welfare, restorative, minimum intervention, and risk management. Each of these models attempts to correct delinquent children in a different way and with varying degrees of impact, and non-punishment or mild punishment may lead to further correction of delinquent children in certain offenses. This study aimed to compare the extent and manner of application of the Minimum Intervention Model with other models in Shahid Fahmideh Judicial Complex of Tehran. It was performed through the explanatory content analysis method and the statistical population consisted of 100 cases selected from two branches of this complex using the purposive non-probability sampling method. After the data were collected, they were analyzed in SPSS, and the percentages of frequency were as follows: 20% of the cases were not responded due to order for suspension of prosecution and 76% of the cases had at least one of the intervention indicators in addition to other response models. Findings indicated that the judges of this complex used the Minimum Intervention Model more than other models. Although the use of this model in the area of criminal justice for children and adolescents is a positive action, it must be adjusted in some offenses.