آسیبشناسی گفتمان تربیت دینی در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران
محورهای موضوعی : تاریخ و ماهیت رشته فلسفهٔ تعلیموتربیت، مکاتب و رویکردهای فلسفهٔ تعلیموتربیت قدیم و جدید ،تاریخ اندیشه و عمل تربیتی (سیاستها، برنامهها، اقدامات و...) مفاهیم، گزارهها و نظریههای تربیتی آراء مربیان و فیلسوفان تربیتی روششناسی پژوهشهای تربیتی انواع تربیت مسائل تعلیموتربیت ایران و جهان برنامه درسی و آموزش در رشتههای گوناگونشقایق نیک نشان 1 , دکتر محمد جعفر پاک سرشت 2 , دکتر محمد جواد لیاقت دار 3
1 - 0
2 - 0
3 - 0
کلید واژه: گفتمان اسلامی سازی, گفتمان مبارزه با تهاجم فرهنگی, گفتمان بومیسازی علوم, تربیت قرنطینهای, مهندسی اجتماعی,
چکیده مقاله :
تعلیم و تربیت دینی و شکلدهی به هویت مذهبی واحد، همواره یکی از دغدغههای اصلی نظام تعلیم و تربیت طی سی سال گذشته بوده است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر آن است که ضمن معرفی گفتمان غالب تربیت دینی در ایران پس از انقلاب اسلامی (گفتمان اسلامیسازی) و مؤلفههای آن یعنی (مبارزه با تهاجم فرهنگی و بومیسازی علوم) به آسیبشناسی گفتمان مذکور، خصوصاً از منظر تربیت دینی بپردازد. از این منظر پژوهش حاضر به روش تحلیلی و بر اساس مرور و استخراج اطلاعات تاریخی و طبقهبندی آنها، تلاش نمود تا از یکسو گفتمان اسلامی سازی طی سه دههی گذشته را مورد بازشناسی قرار دهد و از سوی دیگر اثرات گفتمان مذکور را مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. نتایج حاصل از این مطالعه گویای این نکته است که تأکید افراطی بر مهندسی اجتماعی، تلاش برای شکلدهی به هویت کاملاً یک دست، تقلید گرایی از طریق القا عقیده و صورتگرایی و تربیت قرنطینهای از جمله آفتهای گفتمانهای مذکور است.
Religious education with its concomitant attempt at shaping a single, uniform identity among the younger generation has always been the concern of our educational system over the past thirty years.To deal with this matter, the aim of this study is, first, to survey the dominant discourse of religious education with its subsidiary discourses of campaign against cultural invasion and the localization of sciences in post revolutionary Iran and, second, to investigate the pathology of the above discourse, particularly from the perspective of religious education. To achieve this purpose, the present investigation, using an analytical approach, surveying the history of the above discourse and categorizing the data thus obtained, attempted to review the Islamic education discourse over the past thirty years and critically evaluate its consequences. The results of the survey point to the fact that excessive emphasis on social engineering and attempt at forming a single uniform religious identity, the inculcation of an attitude for imitation through indoctrination, formalism, and a “quarantined” education are the dire consequences of the above discouse.