تبیین دوران کودکی در رویکرد برساختگرایی اجتماعی (تحلیلی واسازانه درباره دوران کودکی)
محورهای موضوعی : تاریخ و ماهیت رشته فلسفهٔ تعلیموتربیت، مکاتب و رویکردهای فلسفهٔ تعلیموتربیت قدیم و جدید ،تاریخ اندیشه و عمل تربیتی (سیاستها، برنامهها، اقدامات و...) مفاهیم، گزارهها و نظریههای تربیتی آراء مربیان و فیلسوفان تربیتی روششناسی پژوهشهای تربیتی انواع تربیت مسائل تعلیموتربیت ایران و جهان برنامه درسی و آموزش در رشتههای گوناگونرضا شیخه 1 , مسعود صفایی مقدم 2 , محمد جعفر پاک سرشت 3 , دکتر سیدمنصور مرعشی 4
1 - دانشگاه شهید چمران اهواز
2 - دانشگاه شهید چمران اهواز
3 - دانشگاه شهید چمران اهواز
4 - دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی
کلید واژه: دوران کودکی, کودک رشدی, برساختگرایی اجتماعی, روش واسازی,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش، تبیین دوران کودکی بر اساس رویکرد برساختگرایی اجتماعی است. این کار با روش واسازی انجامشده است. واسازی، تحلیل و بازخوانی هر موضوعی از طریق مرکززدایی از آن و یافتن جنبههایی از موضوع است که معمولاً نادیده گرفته میشود. بهطورکلی، نظریههای دوران کودکی به دو دسته قابلتقسیم هستند: نظریههای رشد که دوران کودکی را دورانی طبیعی و جهانشمول میدانند و نظریههایی که دوران کودکی را برساختهای اجتماعی در نظر میگیرند. با به چالش کشیدن مفاهیم مندرج در دیدگاه رشدی، فضا برای به میدان آمدن دیدگاه برساختگرایی اجتماعی هموار گردید. بر اساس رویکرد برساختگرایی اجتماعی، کودکی یک پدیده اجتماعی است. مرکزیت یافتن رویکرد برساختگرایی اجتماعی دلالتهایی برای تعلیم و تربیت دارد؛ بدین ترتیب که تعلیم و تربیت بیشاز پیش ماهیتی اجتماعی-فرهنگی به خود میگیرد. دانش و بهتبع آن، محتوای دروس نیز ماهیتی اجتماعی- فرهنگی پیدا میکند و تحت تأثیر دیگر قطبهای آموزش، یعنی معلم و دیگر عوامل نهاد آموزشوپرورش، ساخته میشود. فرایند اجتماعی- فرهنگی ساخت دانش، منجر به ترجیح رویکردهای مشارکتی در آموزش میشود. در کنار همه اینها، تکثرگرایی در حوزه محتوا و روش موجه دانسته میشود.
The aim of this research was to explicate the childhood period based on the social constructionism, using the deconstruction method. Deconstruction is defined as analyzing and rereading each subject through defocusing and finding some aspects of the subject which are usually neglected. Generally, there exist two groups of theories concerning childhood: First, developmental theories that treat childhood as a natural and universal process. The second group considers the childhood as a special period constructed by society. Social constructionism provided a new sphere by challenging the concepts of developmental theories. According to social constructionism, childhood is a social phenomenon. Focusing on social constructionism, we will encounter special implications. In this way, education will take on a sociocultural nature. Knowledge, and consequently contents of subject matters, will get a sociocultural nature and will be shaped under the influence of other poles of education, namely teacher and other factors of educational system. The social process of knowledge construct leads to the preference of collaborative perspectives in education. Along with all these elements, pluralism will be legitimized in content and method.