واسازی سیاستهای اقتباسی میانهرو در اصلاحات آموزشی معاصر ایران
محورهای موضوعی :علی وحدتی دانشمند 1 , دکتر شهین ایروانی 2
1 - دانشگاه تهران
2 - دانشگاه تهران
کلید واژه: اصلاحات آموزشی, اقتباس آموزشی, دریدا, نظام آموزشی ایران,
چکیده مقاله :
از زمان آغاز نوسازی نهاد آموزش در ایران، پرسش اصلی پیش روی اصلاحگران، چگونگی مواجهه و سیاستورزی در مقابل مدرنیته غربی و اقتباس آموزشی در جریان تعاملات سیاسی با آن بوده است. اصلاحگران اجتماعی و کنشگران تربیتی هر کدام پاسخی را برای این پرسش برگزیده و سیاستی را در قبال آن پیش گرفته اند. مجموعهای از این سیاستها سعی در اتخاذ رویهای میانه در تقابل دو قطب پذیرش و رد الگوهای آموزشی وارداتی از غرب داشتهاند. هدف این مقاله بررسی انتقادی سه سیاست میانهرو یعنی 1) تناسب در آرای میرزاملکمخان و میرزایوسف مستشارالدوله، 2) گزینشگری در آرای عبدالرحیم طالبوف و 3) ابزارانگاری در تلاشهای محمدعلی مجتهدی و رضا روزبه از منظر واسازی دریداست. واسازی نشان میدهد که هر کدام از این سیاستها دارای نقاط کوری بودهاند که باعث شده است نتایجی برخلاف مقاصد اولیه در اندیشه مدافعان آنها پدید آید. سیاست تناسب با تأکید بسیار بر اشتراکات، تفاوتهای میان نظام مبداء و مقصد را نادیده گرفته، سیاست گزینشگری به تغییر تدریجی الگوهای آموزشی با جدا شدن از بافتار اولیه خود و ظهور خوانشهای نو از آنها بیتوجه بوده و سیاست ابزارانگاری با تمرکز فراوان بر دستیابی به نتایج تربیتی پیشبینی شده، نظامی نخبهگرا را پدید آورده که بر نتایج تربیتی غیرمنتظره و دیگریهای به حاشیه رفته به واسطۀ این نتیجهگرایی، چشم پوشیده است.
Since the modernization of the Iranian school, the main question for reformers to deal with was how to interact and borrow from western education. Social reformers and educational activists have responded to this question and adopted a policy confronting it. The purpose of this article is to critically examine three moderate policies, namely: 1) Appropriation in the views of Mirza Malkum Khan and Mirza Yusuf Mustashar al-Dawla, 2) Selection in the views of Abdul Rahim Talibov, and 3) Instrumentalism in the efforts of Mohammad Ali Mojtahedi and Reza Roozbeh applying Derridean Deconstruction. Deconstruction shows that each of these policies has blind spots that have led to results contrary to the original intentions of their defenders. Appropriation, with its strong emphasis on commonalities, ignores the differences between the two systems of education. Selection has been inattentive to the gradual change of educational patterns by separating from their original context and the emergence of new interpretations. Instrumentalism with its focus on achieving the expected educational results has created an elitist system that ignores the unpredicted educational results and others marginalized by this consequentialism.