عوامل کالبدی مؤثر بر ارتقای رضایتمندی از مکان آموزشی در جهت کیفیتبخشی به معماری مخصوص ناشنوایان
محورهای موضوعی :سید امیررضا قاضی میرسعید 1 , مریم قاسمی سیچانی 2
1 - پژوهشگر معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران.
2 - استادیار(دکتری معماری)، گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان، ایران.
کلید واژه: معماری فضای آموزشی, کیفیت معماری, معماری ناشنوایان, ترجیحات کالبدی معماری, رضایتمندی, فضای آموزشی ناشنوایان, طراحی انسانمحور.,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر به بررسی نقش طراحی معماری در بهبود تجربه کاربری و افزایش رضایتمندی افراد ناشنوا و کمشنوا در فضاهای آموزشی پرداخته است. فضاهای آموزشی، بهعنوان یکی از اصلیترین بسترهای رشد و یادگیری، نیازمند طراحیهایی هستند که بتوانند به نیازهای خاص کاربران پاسخ دهند و تعامل مؤثر میان فرد و محیط را ارتقا بخشند. با وجود اهمیت این موضوع، نیازهای ناشنوایان در طراحی معماری ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با تکیه بر نیازهای خاص دانشجویان ناشنوا و کمشنوا و با تمرکز بر اهمیت طراحی انسانمحور، تلاش دارد محیطهای یادگیری را به گونهای متحول کند که نه تنها رضایتمندی این گروه را افزایش دهد، بلکه نقش مؤثری در بهبود کیفیت تجربه آموزشی و تقویت تعاملات اجتماعی آنان ایفا کند. همچنین، با ارائه پیشنهادات کاربردی، به دنبال ارائه الگویی عملی برای معماران و طراحان است که تأثیری ماندگار بر آموزش و توسعه اجتماعی پایدار داشته باشد. مطالعه حاضر با بهرهگیری از چارچوب مفهومی روانشناسی محیطی و استفاده از روشهای کیفی نظیر مشاهده و مصاحبههای عمیق، به شناسایی ترجیحات کالبدی در فضاهای آموزشی مناسب برای ناشنوایان پرداخته است. دادههای گردآوریشده با نرمافزار Atlas.ti تحلیل شده و نتایج نشان میدهد که طراحی مرکزگرا، چیدمانهای مدور و دایرهای شکل، استفاده از بافتهای متنوع، رنگهای مناسب و نورپردازی هوشمندانه از عوامل کلیدی در بهبود تجربه بصری و ارتباطی ناشنوایان هستند. علاوه بر این، فراهمسازی تجهیزات ارتباطی و امکانات محیطی، تأثیر قابلتوجهی در ارتقای کیفیت یادگیری و تعاملات اجتماعی این افراد داشته است.
This study investigates the role of architectural design in enhancing user experience and increasing satisfaction among deaf and hard-of-hearing individuals within educational spaces. Educational spaces, as key environments for growth and learning, require designs that address the specific needs of users and foster effective interaction between individuals and their environment. Despite the importance of this issue, the needs of the deaf community have often been insufficiently addressed in Iranian architectural practices. This research focuses on the needs of deaf and hard-of-hearing students, emphasizing the significance of human-centered design. It aims to transform educational learning environments in a way that not only enhances user satisfaction but also play a pivotal role in improving the quality of educational experiences and strengthening social interactions. Furthermore, this study seeks to offer practical recommendations, providing a functional model for architects and designers, that will leave a lasting impact on education and contribute to sustainable social development. The research employs an environmental psychology framework and qualitative methods, including structured observations and in-depth interviews, to identify spatial preferences in educational environments tailored for deaf individuals. The data were systematically analyzed using Atlas.ti software. The findings indicate that centralized designs, circular layouts, and the incorporation of diverse textures, appropriate color schemes, and strategic lighting are fundamental elements in enhancing the visual and communicative experiences of deaf individuals. Additionally, the availability of communication technologies and supportive facilities significantly elevates the quality of learning and social engagement for this community.