از هنر سرگردان به سوی هنر اجتماعی و تحولآفرین: چشمانداز تربیت هنری معلمان با نظر به فلسفه تربیتی ماکسین گرینی
محورهای موضوعی :
صادق کشاورزیان
1
,
خسرو باقری
2
,
محمود مهرمحمدی
3
,
نرگس سادات سجادیه
4
,
افسانه عبدلی
5
1 - تهران
2 - دانشگاه تهران
3 - گروه تعلیم و تربیت دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس
4 - دانشگاه تهران
5 - استاد یار فلسفه تربیت،گروه علوم تربیتی، دانشکده ادبیات، دانشگاه لرستان لرستان، ایران
کلید واژه: هنر, تربیت هنری, فلسفه تربیتی, ماکسین گرینی, معلمان ایران,
چکیده مقاله :
تربیت هنری معلمان در نظام آموزشی ایران و نبودِ مبانی فلسفه تربیتی متناسب با آن هنوز مسئلهدار است. این پژوهش با روش تحلیلی ـ استنتاجی، آثار ماکسین گرینی را واکاوی میکند تا چشماندازی برای تربیت هنری معلمان ایرانی عرضه کند. تحلیل دیدگاه گرینی نشان میدهد که هنر در تربیت میتواند سه نقش اساسی ایفا کند: نخست، در ساحت شناختی، زمینهساز گشودن افقهای نو و پرورش تخیل اجتماعی است؛ دوم، در ساحت اخلاقی، موجب بیداری گسترده، حساسیت به وضعیت دیگری و ایجاد بیناذهنیت میشود؛ و سوم، در ساحت عملی و کنشی، هنر بستر اقدام اجتماعی و درگیرشدن در تغییر وضعیت موجود را فراهم میآورد. بر اساس این کارکردها، برنامه درسی هنرمحور باید بر تعامل مستمر میان فلسفه تربیتی، تجربه زیباشناختی و مسئولیت اخلاقی استوار شود. پیامد عملی پژوهش آن است که معلمان میتوانند با چنین بنیانی، موقعیتهای یادگیریِ تحولآفرین طراحی کنند. همچنین، پژوهشهای آینده میتوانند به بررسی سازوکارهای بازگردانِ این چشمانداز فلسفی به برنامههای تربیتی و راهبردهای آموزشی و برنامهدرسی بپردازند.
Art education for Iran’s teachers in the schooling system—and the lack of a fitting philosophical foundation for it—remains problematic. Using an analytical–inferential method, this study examines Maxine Greene’s works to outline a perspective for art education for Iran’s teachers. The analysis shows that art can play three core roles in education: first, in the cognitive domain, it opens new horizons and cultivates the social imagination; second, in the moral domain, it fosters wide-awakeness, sensitivity to the situation of the other, and intersubjectivity; and third, in the practical domain, it provides a basis for social action and engagement in transforming the prevailing conditions. On this basis, an arts-centered curriculum should rest on sustained interaction among a philosophy of education, aesthetic experience, and moral responsibility. The practical implication is that teachers, grounded in such a foundation, can design transformative learning opportunities. Future research can investigate mechanisms for translating this philosophical outlook into teacher-education programs and into educational and curricular strategies.