فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بررسی سیر تطور رفتار پکن در چهار دوره «دیپلماسی سازمانهای بینالمللی چین» و نتایج آن
حامد وفایینوشتار حاضر به بررسی سیر تطور ویژگیهای رفتاری کشور چین در سه نظام حاکم بر این کشور طی یک قرن گذشته پرداخته است و ضمن تقسیم این دوران به چهار دوره تاریخی با اتکا به منابع دست اول چینی، اخلاق سیاسی چینیان را در چارچوب مفهوم «دیپلماسی سازمانهای بینالمللی» مرور و تحلیل چکیده کاملنوشتار حاضر به بررسی سیر تطور ویژگیهای رفتاری کشور چین در سه نظام حاکم بر این کشور طی یک قرن گذشته پرداخته است و ضمن تقسیم این دوران به چهار دوره تاریخی با اتکا به منابع دست اول چینی، اخلاق سیاسی چینیان را در چارچوب مفهوم «دیپلماسی سازمانهای بینالمللی» مرور و تحلیل کرده و به این سؤال پاسخ داده است که تطور رفتاری و سیاستگذاری رأس هرم قدرت در کشور چین که همواره تحت تأثیر مستقیم ایدئولوژی حاکم بر این کشور قرار داشته، چه تأثیراتی بر حضور و ایفای نقش چینیان در محیطهای بینالمللی و از جمله سازمانهای بینالمللی داشته است. پس از طرح ابعاد مختلف در جریان تکامل سیر رفتاری یادشده در رهگذر دورههای تاریخی مذکور، این نوشتار منافع تعامل چین با سازمانهای بینالمللی را بهاختصار برشمرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - سیاست خارجی چین و تحول الگوی رأیدهی آن در شورای امنیت
حمید صالحی عماد اصلانی مناره بازارییکی از مهمترین زمینهها برای درک رفتارشناسی دولتها، بررسی نظرات و آراء آنها در سازمانهای بینالمللی است. چین مهمترین شریک تجاری ایران است و با بررسی آراء این کشور در شورای امنیت میتوان درباره عملکرد آن در قبال تحولات منطقه، پیشبینیهایی انجام داد؛ بهعبارتدیگر ب چکیده کاملیکی از مهمترین زمینهها برای درک رفتارشناسی دولتها، بررسی نظرات و آراء آنها در سازمانهای بینالمللی است. چین مهمترین شریک تجاری ایران است و با بررسی آراء این کشور در شورای امنیت میتوان درباره عملکرد آن در قبال تحولات منطقه، پیشبینیهایی انجام داد؛ بهعبارتدیگر با دقت به رفتار رأیدهی چین در شورای امنیت میتوان متوجه تغییر و تحول و جریانشناسی آراء چین در شورای امنیت شد. این موضوع باعث اهمیت ویژه شناخت چارچوب رأیدهی این کشور در شورای امنیت شده است. بر این اساس در این مقاله سعی بر آن بوده است که پس از بررسی تحول آراء چین در شورای امنیت با استفاده از مفروضات نظریۀ سازهانگاری، به این پرسش مهم پاسخ داده شود که با توجه به تحولات چارچوب رأیدهی چین در شورای امنیت، چشمانداز سیاست خارجی چین چگونه خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه بررسی شده که تحول رأیدهی چین در شورای امنیت نشاندهنده افزایش نفوذ این کشور و ایجاد شبکهای از متحدان چینی در سازمانهای منطقهای بوده و چین تلاش کرده است تا با استفاده از حق وتو نقش خود را بهعنوان یک قدرت نوظهور سیاسی در مناسبتهای بینالمللی افزایش دهد و از یکسو بهنوعی بازدارندگی سیاسی ـ اقتصادی در برابر اقدامات تخریبی ـ تحریمی ایالاتمتحده دست پیدا کند و از سوی دیگر هنجارهای چینی را با استفاده از سازمانهای بینالمللی گسترش و در محیط بینالملل تثبیت دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - ارزیابی عوامل مؤثر بر تعامل اقتصادیِ چین با بلوکهای تجاری منتخب مطالعه تطبیقی؛ شورای همکاری خلیجفارس و اوراسیا
مهرداد عله پور رضا سیمبربا عنایت به نیاز مُبرم چین به انرژی پایدار که با هدف کاهش آسیبپذیری در حوزۀ انرژی و بیشینهسازی قدرت روبهتزاید خود در عرصۀ سیاست و روابط بینالملل صورت پذیرفته است، این کشورِ در حال صعود، طی سالیان اخیر کوشیده است تا بر بستر انرژی، همکاریهای سیاسی- اقتصادی ویژهای ر چکیده کاملبا عنایت به نیاز مُبرم چین به انرژی پایدار که با هدف کاهش آسیبپذیری در حوزۀ انرژی و بیشینهسازی قدرت روبهتزاید خود در عرصۀ سیاست و روابط بینالملل صورت پذیرفته است، این کشورِ در حال صعود، طی سالیان اخیر کوشیده است تا بر بستر انرژی، همکاریهای سیاسی- اقتصادی ویژهای را با کشورهای حاضر در شورای همکاری خلیجفارس و منطقۀ راهبردی اوراسیا به منصۀ ظهور برساند. در همین رابطه، نگارندگان پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی- تطبیقی و با تأسی از اسناد کتابخانهای درصدد برآمدهاند تا ضمن واکاوی و بررسی حضور فزایندۀ پکن در حوزههای مورداشاره، به این پرسش راهبردی پاسخ گویند که «جمهوری خلق چین در پرتو تعمیق روابط سیاسی و اقتصادیِ خود با کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و کنشگران حاضر در حوزۀ راهبردی اوراسیا چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال میکنند؟» فرضیة مطرح از معبر این پرسش ناظر بر آن است که پکن با در نظر گرفتن وزن اقتصادی کشورهای حاضر در مناطق مورداشاره و با توجه به موقعیت ویژۀ آنها در ابتکار کمربند- راه کوشیده است تا راهبردهای نوینِ ژئوپلیتیکی خود را از رهگذر تلاش برای تضمین امنیت پایدارِ دسترسی به انرژی، حفظ بازارهایِ هدف مستقر در مسیر ابتکار کمربند راه و افزایش سطح همکاری با شُرکای منطقهای، به دو حوزۀ «خلیجفارس» و «اوراسیا» گسترش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - رژیمسازی چین در خلیجفارس؛ واکاوی منطقه آزاد تجاری چین و شورای همکاری خلیجفارس
بهاره سازمند احمد رمضانیرژیمسازی یکی از ابزارهای چین جهت بسط و تعمیق همکاری با طرفهای مقابل در نظر گرفته میشود که استفاده از آن بهصورت مستمر افزایش یافته است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چرا چین به دنبال ایجاد رژیم منطقه آزاد تجاری چین-شورای همکاری خلیجفارس است؟ مقاله حاضر با روشی چکیده کاملرژیمسازی یکی از ابزارهای چین جهت بسط و تعمیق همکاری با طرفهای مقابل در نظر گرفته میشود که استفاده از آن بهصورت مستمر افزایش یافته است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چرا چین به دنبال ایجاد رژیم منطقه آزاد تجاری چین-شورای همکاری خلیجفارس است؟ مقاله حاضر با روشی تبیینی اینگونه استدلال میکند که چین به دنبال کسب و بیشینهسازی منافع اقتصادی خود به سمت رژیمسازی در خلیجفارس رو آورده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که چین گفتگوها جهت ایجاد منطقه آزاد تجاری چین-شورای همکاری خلیجفارس را بهمنظور افزایش حجم تجارت اقتصادی (25 میلیارد دلار در سال 2004) آغاز کرد. این امر حجم تجارت را در سال 2008 به بیش از 90 میلیارد دلار افزایش داد و این رقم در سال 2019 به بیش از 180 میلیارد دلار رسید. چین در حال حاضر در پی ارتقا منطقه آزاد تجاری به سایر حوزهها مخصوصاً تجارت خدمات و سرمایهگذاری است. چارچوب نظری مقاله حاضر نظریه رژیمهای منفعت محور بینالمللی و روش گردآوری مطالب نیز اسنادی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - کنشگری چین در آسهآن؛ تلاش برای حفظ وابستگی نامتقارن اقتصادی
مرتضی نورمحمدی وحید شربتی محدثه حیدریعلیرغم تمامی مخالفتها و موضعگیریهایی که در سازمانهای بینالمللی علیه چین وجود داشت، در طی یک دهه گذشته این کشور نفوذ قابلتوجهی در سازمانهای بینالمللی و منطقهای یافته و تلاش کرده است با شکل دادن به هنجارها، قواعد و قوانین جایگاه خود را در این سازمانها ارتقا بخش چکیده کاملعلیرغم تمامی مخالفتها و موضعگیریهایی که در سازمانهای بینالمللی علیه چین وجود داشت، در طی یک دهه گذشته این کشور نفوذ قابلتوجهی در سازمانهای بینالمللی و منطقهای یافته و تلاش کرده است با شکل دادن به هنجارها، قواعد و قوانین جایگاه خود را در این سازمانها ارتقا بخشد. در این میان، سازمان آسهآن یکی از مهمترین سازمانهای منطقهای بوده که مورد توجه مقامات چین قرار گرفته است؛ سازمانی که میتواند منافع فراوانی را برای پکن تأمین سازد و اکنون این منافع بیش از هر زمان دیگری با منطقه آسهآن درهمتنیده شده است. روابط بین چین و این اتحادیه در وضع کنونی، به یکی از پیچیدهترین روابط در منطقه آسیا و اقیانوسیه تبدیل شده و اخیراً در هر دو بعد اقتصادی و سیاسی تغییرات مثبتی به خود دیده است. البته منافع و سهم حاصل برای چین از این تعمیق روابط بیشتر از اعضای آسهآن بوده و این امر به یکی از دغدغهها و نگرانیهای مقامات این اتحادیه در چند سال اخیر تبدیل شده است. این مقاله سعی کرده است با تکیه بر نظریه وابستگی نامتقارن اقتصادی به بررسی نوع کنشگری چین در این سازمان منطقهای بپردازد. از دید مقاله، چین از طریق ارتقای سطح همکاریهای سیاسی و اقتصادی تلاش نموده است که وابستگی نامتقارن آسهآن به خود را حفظ کند و ارتقا دهد و مانع قدرتگیری رقبای منطقهای و بینالمللی در این سازمان شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - فرایند الحاق چین به سازمان تجارت جهانی
مسعود کمالی اردکانیکشور چین با اتخاذ سیاست درهای باز در دهه 1970 میلادی رفتهرفته با افزایش قدرت اقتصادي خود، تبدیل به قدرتی نوظهور در عرصه بینالمللی شد و در حال حاضر به بازیگری اصلی در معادلات سیاسی تبدیلشده است و منافع قدرتهای بزرگ را به چالش میکشد. فرایند اصلاحات اقتصادی در چین از چکیده کاملکشور چین با اتخاذ سیاست درهای باز در دهه 1970 میلادی رفتهرفته با افزایش قدرت اقتصادي خود، تبدیل به قدرتی نوظهور در عرصه بینالمللی شد و در حال حاضر به بازیگری اصلی در معادلات سیاسی تبدیلشده است و منافع قدرتهای بزرگ را به چالش میکشد. فرایند اصلاحات اقتصادی در چین از اواسط دهه 1980 (قبل از عضویت در سازمان تجارت جهانی) تحول جدی یافت. این تحول را بهخوبی میتوان در عملكرد تجاری این كشور مشاهده كرد. در حال حاضر چین چه از نظر واردات و چه از نظر صادرات به بازیگری مهم در تجارت بینالملل بدل گشته است. حركت از روشهای قدیمیتر به سمت برنامهریزی واردات با روش صدور مجوزهای وارداتی و استفاده از تعرفههای گمركی، موجب شده است سازوكار بازار و قیمت بهعنوان مهمترین عوامل تعیینكننده در روابط آتی چین با بقیه دنیا از جایگاه خاصی برخوردار شود. بر این اساس این نوشتار درصدد پاسخ به چرایی این پرسش راهبردی برآمده است که «جمهوری خلق چین از رهگذر الحاق به سازمان تجارت جهانی چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال میکند؟» فرضیة مطرح در مقابل پرسش مذکور ناظر است بر اینکه الحاق چین به سازمان تجارت جهانی بهعنوان بخشی از فرایند اصلاحات اقتصادی چین به این کشور امكان داد تا منافع حاصل از فرایند اصلاحات تجاری دولت چین را كه طی دو دهه قبل از الحاق به عملآورده بود تثبیت كند و مبنای ادامه اصلاحات آتی قرار دهد. پرونده مقاله