با پیدایش ترتیبات فراملی و چندجانبه بهعنوان ابزار مذاکره و همکاریهای بینالمللی، پرسشهایی در مورد چگونگی حضور و مشارکت در چنین ترتیباتی، نحوه ارتباط با آنها و میزان اثرگذاری نهادهای فراملی بر منافع ملی مطرح میشود. مقاله حاضر با مروری بر چارچوبهای نظری مرتبط با این چکیده کامل
با پیدایش ترتیبات فراملی و چندجانبه بهعنوان ابزار مذاکره و همکاریهای بینالمللی، پرسشهایی در مورد چگونگی حضور و مشارکت در چنین ترتیباتی، نحوه ارتباط با آنها و میزان اثرگذاری نهادهای فراملی بر منافع ملی مطرح میشود. مقاله حاضر با مروری بر چارچوبهای نظری مرتبط با این موضوع، به تحلیل نقش جمهوری اسلامی ایران در نهادهای منطقهای و بینالمللی و بررسی ضرورت برقراری ارتباط مطلوب و مؤثر با ترتیبات فراملی میپردازد. در این راستا، تجربه و گستره حضور و فعالیتهای دولت جمهوری اسلامی ایران در این ترتیبات به سه دوره زمانی؛ از پیروزی انقلاب اسلامی تا 1367 (پایان جنگ عراق علیه ایران)، از سال 1368 تا ۱۳۸3 و از سال 1384 تا به امروز تقسیم شده است. ویژگیهای مشترک این سه دوره و همچنین تفاوتهای آنها، یک تصویر کلی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با نهادهای منطقهای و بینالمللی در پرتو تحولات سیاسی در جهان ارائه میدهد.
پرونده مقاله
در اين مقاله ضمن احصای نقاط قوت و ضعف جنبش عدم تعهد، از ميان فرضيات موجود پيرامون نقش و كاركرد اين سازوكار، بر فرضيه "امكان بهينه نمودن کارایی و تسريع روند تجديد ساختار اين سازوكار، بهويژه با اغتنام فرصت دوران سهساله رياست جمهوري اسلامي ايران" تمركز شده و با ارائه پيش چکیده کامل
در اين مقاله ضمن احصای نقاط قوت و ضعف جنبش عدم تعهد، از ميان فرضيات موجود پيرامون نقش و كاركرد اين سازوكار، بر فرضيه "امكان بهينه نمودن کارایی و تسريع روند تجديد ساختار اين سازوكار، بهويژه با اغتنام فرصت دوران سهساله رياست جمهوري اسلامي ايران" تمركز شده و با ارائه پيشنهادات محتوایي و كاربردي، كيفيت پيشبرد اين فرضيه نقد و ارزيابي شده است. نتایج حاصله از این تحقیق نشان میدهد که پس از فروپاشي شوروي، جنبش عدم تعهد بهصورت تدريجي و روزافزون به قهقرا رفته است. اعضاي برجسته جنبش شامل هند، اندونزي (از بنيانگذاران اوليه)، آفريقاي جنوبي و حتي عربستان سعودي جذب گروه 20 شده و قدرتهاي بزرگ ديگري همچون چين، آرژانتين، برزيل و مكزيك نیز گرايش روزافزوني به همزيستي مسالمتآميز با قدرت هژمون پيدا كردهاند؛ در حاليكه جمهوري اسلامي ايران روش منحصر بهفردي را جهت تحقق اصول و اهداف جنبش در پيش گرفته است. كيفيت اثرگذاري جمهوري اسلامي ايران در ظرفيت رئيس شانزدهمين كنفرانس جنبش و عضويت در ترويكاي آن طي پيشنهادات گوناگون در مقاله بررسي شده است.
پرونده مقاله
جایگاه سازمانهای بینالمللی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی براساس نظام معنایی ـ هویتی کارگزاران جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف نسبت به ماهیت و کارکرد سازمانها و نهادهای بینالمللی متفاوت است. از سال 1357 تاکنون به تجربه ثابت شده است که در دورههایی که ایران با سا چکیده کامل
جایگاه سازمانهای بینالمللی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی براساس نظام معنایی ـ هویتی کارگزاران جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف نسبت به ماهیت و کارکرد سازمانها و نهادهای بینالمللی متفاوت است. از سال 1357 تاکنون به تجربه ثابت شده است که در دورههایی که ایران با سازمانهای بینالمللی تعامل مثبت داشته، امنیت و منفعت ملی ایران بهتر تأمین شده و همکاری با سازمانها در عرصههای مختلف فرصتهایی را برای دیپلماسی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مهیا کرده است. از سوی دیگر دیدگاه تقابلی نسبت به سازمانهای بینالمللی با ایجاد چالشها و مشکلاتی در حوزههای مختلف برای کشور، وجهه دولت در جهان را خدشهدار میکند. در این مقاله تلاش میشود جایگاه سازمانهای بینالملل در سیاست خارجی ایران از سال 1357 تا 1392 مورد بررسی قرار گیرد.
پرونده مقاله
سازمان همکاری شانگهای سازمانی توانمند با پتانسیلهای فراوان است که داشتن ویژگیهایی همچون وسعت و جمعیت قابلتوجه، عضویت دائم دو عضو آن (چین و روسیه) در شورای امنیت سازمان ملل و داشتن قابلیتها و توانمندیهای فراوان، نشانهندة ظرفیتهای بالقوه آن بوده است. با توجه به عضو چکیده کامل
سازمان همکاری شانگهای سازمانی توانمند با پتانسیلهای فراوان است که داشتن ویژگیهایی همچون وسعت و جمعیت قابلتوجه، عضویت دائم دو عضو آن (چین و روسیه) در شورای امنیت سازمان ملل و داشتن قابلیتها و توانمندیهای فراوان، نشانهندة ظرفیتهای بالقوه آن بوده است. با توجه به عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در این سازمان، بهطور قطع این مهم، پیامدها و آثار قابل توجهی را به همراه خواهد داشت و بر همین اساس بررسی ابعاد عضویت دائم ایران در این سازمان در قالب تبیین فرصتها و چالشهای عضویت دائم، ضرورت دارد و یافتههای آن میتواند سیاستگذاری در ارتباط با مسئله مذکور را در سیاست خارجی ایران تسهیل نماید. پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه «عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای چه تأثیری بر وزن ژئوپلیتیک ایران دارد؟» با این فرض که عضویت دائم ایران در این سازمان میتواند وزن ژئوپلیتیک ایران را در منطقه افزایش دهد و منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای ایران به همراه داشته باشد. بر این اساس پس از تأمل در دلایل شکلگیری و تداوم این سازمان، به بررسی و واکاوی عضویت دائم ایران در این سازمان و پیامدها و آثار این عضویت پرداخته و تأثیر این مهم بر وزن ژئوپلیتیک ایران در منطقه ارزیابی شده است.
پرونده مقاله