رابطه فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی با پیاده¬سازی مولفه های مدیریت فرانوگرا (پژوهشی دانشگاهی: راهبردی برای صنعت)
محورهای موضوعی : عمومىحمید رحیمی 1 , علی یزدخواستی 2 , زهرا حاجی صادقی 3
1 - دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
2 - دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
3 - رشته مدیریت آموزشی دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
کلید واژه: فرهنگ سازمانی, نوآوری سازمانی, فرانوگرایی, کارکنان, دانشگاه,
چکیده مقاله :
فرانوگرایی از جمله نظریه های جدیدی است که در پاسخگویی به نیازهای سازمان ها و جامعه مطرح شده است. عملی ساختن چنین مدیریتی در سازمان، نیازمند وجود شرایطی است. فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی را می توان از عوامل تأثیرگذار دانست. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی با پیاده سازی مؤلفه های مدیریت فرانوگرا در میان کارکنان دانشگاه کاشان است. نوع مطالعه توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل 430 نفر از کارکنان دانشگاه کاشان بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 203 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی، نوآوری سازمانی و فرانوگرایی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی محتوایی و سازه پرسشنامه ها تایید شد. پايايي پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی 88/0، نوآوی سازمانی 82/0 و فرانوگرایی 79/0 برآورد شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و آموس در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین هر یک از مولفه های فرهنگ سازمانی به جز مؤلفه های توجه به ره آورد و سنجش پایداری، پایین تر از حد متوسط بود. میانگین مؤلفه های نوآوری سازمانی و مدیریت فرانوگرا پایین تر از حد متوسط بود. ضریب همبستگی نشان داد بین فرهنگ سازمانی و میزان تحقق مؤلفه های مدیریت فرانوگرا 68/0 و بین نوآوری سازمانی و تحقق مؤلفه های مدیریت فرانوگرا 72/0 رابطه مثبت و معنادار وجود داشت.
Post-modern is one of the new theories that respond to the needs of organizations and society. The practice of such a management in an organization requires the existence of conditions. Organizational culture and innovation can be considered as influential factors. Thus the purpose of this research was study of relationship between organizational culture and organizational innovation with implementation of the post- modern management components in Employees at University of Kashan. Research type was descriptive correlational and statistical population consisted all of staffs' in University of Kashan (N=430) that by Cochran Formula and strafied randomized sampling 203 ones were chosen as sample. To gathering datas used from three questionnaires, organizational culture, organizational innovation & post modern management. Questionnaires content & construction validity confirmed. Questionnares reliability through Cronbach Alpha Coefficient, were estimated equal to 0.88 for organizational culture, 0.82 for organizational innovation and 0.79 for modern management. Data analyses done in two level descriptive & inferential statistics through Spss & Amos softwares. Finding showed mean all of organizational culture components except components of attention to achievement and sustainable measurement were lower than average. Mean all of organizational innovation components and post-modern management were lower than average. Correlation showed there are positive & significant relationship between Organizational culture & post-modern management (r=0.68) and organizational innovation & post-modern management (r=0.72).