تحلیل نابهنجاری شخصیتی در رمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی»
الموضوعات : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایرانمژده سالارکیا 1 , دکتر سید علی قاسمزاده 2
1 - دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
2 - ادبیات و علوم انسانی
الکلمات المفتاحية: نقد جامعهشناختی سلمان امین «قلعهمرغی, روزگار هرمی» رابرت مرتون نظریۀ فرصت ,
ملخص المقالة :
رمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی» نوشتۀ سلمان امین، یکی از رمان های موفق جامعه گراست که به یکی از معضلات اجتماعی خاص، یعنی بیکاری و عواقب آن توجه کرده است. این جستار بر مبنای نظریة «فرصت» رابرت مرتون (1910- 2003) انواع نابهنجاریهای رفتاری و شخصیتی را در رمان مزبور واکاوی کرده است. مطابق نظریة مرتون، مشکلات اجتماعی نتیجۀ گسست میان اهداف پسندیدة جامعه و راههای دستیابی به آن است. جامعه با تعریف اهداف ارزنده برای اعضای مرتبط با خود، راهکارها و راهبردهای خویش را نیز عرضه میکند؛ لیک آنگاه که میان اهداف و وسیلۀ نهادینهشدة تحقق آن فاصله ایجاد گردد، انحراف و نابهنجاری رخ میدهد. بر اساس این الگوی نظری، رمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی» تصویری از جامعهای ارائه میدهد که اهدافی یکسان و مقبول برای همه مشخص کرده است، اما استفاده از روشهای تحقق آنها، به پایگاه و طبقۀ اجتماعی افراد بستگی دارد؛ چنانکه شخصیت اصلی رمان با عصیانگری پرومته ای خویش، به کشف راههای جدید روی میآورد، اما سرانجام چارهای جز فراموشی اهداف و انزوا نمی بیند.