بررسی و تحلیل سبکشناسانۀ طنز سیاه در داستانهای کوتاه بهرام صادقی
الموضوعات : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایراننیره شاطری 1 , محبوبه خراسانی 2 , مرتضی رشیدی 3
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده علوم انسانی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ايران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد
الکلمات المفتاحية: سبکشناسی, طنز سیاه, بهرام صادقی, سنگر و قمقمههای خالی, ادبیات داستانی معاصر,
ملخص المقالة :
طنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه استفاده کرده و این شگرد ادبی را در داستان های کوتاه خود که عمدتاً در فاصلۀ سالهای ۱۳۳۵تا۱۳۴۱ نوشته و در مجموعهداستان «سنگر و قمقمههای خالی» منتشر شده، به کار برده است. سؤال اصلی پژوهش این است که: شاخصهای سبکساز طنز سیاه در داستانکوتاههای بهرام صادقی کداماند؟ و نویسنده با چه روشهایی طنز سیاه را در لابهلای داستانها گنجانده و چه مقاصد و اهدافی را دنبال میکرده است؟ در پاسخ باید گفت: صادقی با بهکارگیری تضاد و تناقض، کوچکنمایی، بزرگنمایی، فضاسازیهای گوتیک و انحراف از موضوع، طنز سیاه را در داستانهایش برجسته ساخته است و در پی آن بوده تا مسائل زمانۀ خویش را به شکلی غیرمستقیم بازتاب دهد و با انتقاد از وسواسهای فکری، کشمکشهای سیاسی و تحجرهای فرهنگی، دریافت خود از تجربۀ زیستی را بازنمایاند.