«ديگري» و «تفرد» در فلسفة ملاصدرا
الموضوعات : Studies on Mulla Sadra and the Transcendent Philosophyزهرا کریمی 1 , مجید ضیایی قهنویه 2 , علیرضا حسن پور 3
1 - دانشجوی دکتری فلسفه اسلامی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
2 - استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
3 - استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
الکلمات المفتاحية: ديگري, تفرد, اصالت وجود, تشكيك, وحدت وجود, ملاصدرا, لويناس,
ملخص المقالة :
مسئلة «ديگري» در فلسفة غرب نخستينبار توسط ايمانوئل لويناس و بعنوان موضوع و كليدواژة اصلي فلسفة او مطرح شد. كاركرد اين مسئله در توجيه بسياري از اصول اخلاقي انكارناپذير است و بنظر ميرسد عمدة مشكلات و معضلات كنوني در روابط اجتماعي و بينالمللي با نظر عميق در اين مسئله قابل حل باشد. بنظر ميرسد گرچه اين بحث، در دوران معاصر شكل گرفته اما بسياري از آراء و انديشههاي فلسفي متقدم توان پاسخگويي به مسائل در اينباره را دارند كه ازجمله ميتوان به نظام فلسفي ملاصدرا اشاره كرد كه متشكل از مباني و اصولي است كه بر پايه» تفكر وجودشناسانة او بنا شده است. بكارگيري مباني حكمت متعاليه در متن زندگي بعنوان روشي براي زيستن، دستكم حامل تغييراتي در نگرش، براي ما خواهد بود. بعنوان مثال از كنار هم قراردادن چند اصل فلسفي همچون اصالت و تشكيك وجود در كنار نظريه» مظهريت موجودات، به تعريفي جديد از اصل «تفرد» دست خواهيم يافت. همچنين با مقايسه» اصل «فرديت» با اصل «وحدت وجود» صدرايي ميتوان به نتايچ قابل توجهي در اين بحث دست يافت