تأثیر اندیشه سیاسی علامه اقبال بر جریانهای سیاسی افغانستان (احزاب جمعیت اسلامی و حرکت اسلامی افغانستان)
الموضوعات : Research in Theoritical Politics
عبدالرسول حسنیفر
1
,
حسین آقا موفق
2
1 - دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ایران
2 - دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ایران
الکلمات المفتاحية: اندیشه سیاسی, علامه اقبال, افغانستان, جمعیت اسلامی و حرکت اسلامی. ,
ملخص المقالة :
اقبال از جمله متفکرانی است که چه در روزگار خویش و چه پس از مرگ، بر بسیاری از اندیشمندان و جریانهای فکری و سیاسی کشورهای مختلف بهویژه کشورهای اسلامی تأثیر گذاشته است؛ آنسان که میتوان تأثیر مستقیم و غیر مستقیم اندیشه سیاسی او را در شکل گیری و مبارزات سیاسی بسیاری از جریانهای اخیر مسلمان جستوجو کرد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیر اندیشه سیاسی علامه اقبال بر جمعیت اسلامی افغانستان و حرکت اسلامی افغانستان به عنوان دو حزب بزرگ اسلامگرای این کشور پرداخته است. از جمله محورهای اندیشه سیاسی اقبال میتوان به وحدت و بیداری اسلامی، استعمارستیزی، استقلالطلبی، بازگشت به خویشتن، اصلاح اندیشه دینی و اجتماع و آرمانشهر او اشاره کرد که بر جریانهای جمعیت اسلامی و حرکت اسلامی افغانستان تأثیرگذار بوده است. با واکاوی متون مرتبط و نیز مصاحبههایی که با آگاهان واقف بر موضوع صورت گرفت، تبیین گردید که این تأثیر بیشتر از رهگذر اشعار حماسی اقبال بر احزاب یادشده صورت گرفته است. همچنین تبیین شد که ایدئولوگهای این دو جریان (برهانالدین ربانی و آیتا... محسنی) بیشتر از دیگران از اندیشه سیاسی علامه اقبال متأثر بودهاند. روی هم رفته احزاب یادشده از رهگذر ایدئولوگهای خود نیز از اندیشه سیاسی علامه اقبال تأثیر پذیرفتهاند.