تطبیق اشعار انتقادی «صائب» با نظریۀ «توماس اسپریگنز»
الموضوعات : Research in Iranian classical literature
محمد طالبی
1
,
طاهره صادقی تحصیلی
2
,
محمد خسروی شکیب
3
,
سعید زهرهوند
4
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
3 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
4 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
الکلمات المفتاحية: صائب تبریزی, توماس اسپریگنز, انتقاد سیاسی اجتماعی, سبک هندی و شعر.,
ملخص المقالة :
«صائب»، یکی از برجستهترین شاعران سبک هندی و سرآمد شاعران عصرِ صفوی و سبک هندی است. وی به عنوان یک اندیشمند و اصلاحگر اجتماعی، آسیبها و ریشههای معضلات زمانه خویش را میبیند و از شعر به عنوان یک ابزار فرهنگی، برای بیان اندیشههای انتقادی خود بهره میبرد. در این پژوهش که با روش توصیف و تحلیلِ کیفی انجام شده است، اشعار انتقادی و اصلاحگرایانه صائب، با کاربست نظریه «اسپریگنز» (مشکلشناسی، علتشناسی، آرمانشناسی و راهحلیابی)، چرایی، چگونگی، راهکار و برونرفت از مشکلات اجتماعی زمان شاعر بررسی میشود. دادههای پژوهش نشان میدهد که صائب، معضلات سیاسی و اجتماعی عصر خود را در فرار مغزها، خودخواهی، خرافهپرستی، ریاکاری و تظاهر، فقر و روحیه تسلیم میبیند. او همچنین علّت را در وضعیت خاص حاکمیّت و ایدئولوژی سیاسی و مذهبی، تحقیر و به حاشیه رانده شدنِ اهل هنر و آزاداندیشان، تقدّسسازی و تقدیرگرایی، استبداد، تنگمشربی حاکمان، توسعۀ شهری و تبعات ناشی از آن میداند. صائب، جامعه آرمانی را در هند با شهروندان و حاکمانی وسیعمشرب، آزاداندیش، دگراندیش و هنردوست مییابد. او در نهایت راهحل را در اخلاقگرایی، انتقادپذیری و مدارا، عشق و خردگرایی و پرهیز از تملق میداند.