تأثیر معنا درمانی بر بحران میانسالی والدین میانسال دارای فرزند مبتلا به اوتیسم: مطالعه مورد منفرد
الموضوعات : Psychology
معصومه روشنی گلنبر
1
,
ناصر یوسفی
2
1 - گروه روانشناسی و مشاوره، دانشکده علوم انسانی و روانشناسی، پردیس بینالمللی ارس دانشگاه تهران، تهران، ایران.
2 - گروه روانشناسی و مشاوره، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
الکلمات المفتاحية: بحران میانسالی, معنا درمانی, والدین میانسال دارای فرزند مبتلا به اوتیسم.,
ملخص المقالة :
والدین دارای فرزند مبتلا به اوتیسم با چالشها و نگرانیهای بسیاری روبرو هستند. این نگرانیها در دوره میانسالی به خاطر ارزیابی مجدد و نگرانی از آینده فرزند در این والدین بیشتر است و باعث میشود با بحران میانسالی روبرو شوند؛ بدین سبب نیازمند مداخلات روانشناختی هستند که سطح معنا و هدف آنها را در زندگی افزایش دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنا درمانی بر بحران میانسالی والدین میانسال دارای فرزند مبتلا به اوتیسم در مهرماه سال 1402 در شهر تبریز انجام شد. این مطالعه به روش مورد منفرد (A-B-A) به روش نمونهگیری هدفمند بر روی چهار والد میانسال دارای فرزند مبتلا به اوتیسم انجام گردید. مداخله معنا درمانی به مدت 8 جلسه 60 دقیقهای اجرا شد و اثربخشی آن بر بحران میانسالی مورد ارزیابی قرار گرفت. بحران میانسالی با پرسشنامه بحران میانسالی اولس (1994) ارزیابی شد. ای تجزیه و تحلیل دادهها از درصد دادههای همپوش و غیرهمپوش، تفاوت خط پایه میانگین، درصد دادههای عبور از خط روند استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله معنا درمانی باعث کاهش بحران میانسالی والدین میانسال دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شده است (PND=100). همچنین نتایج آزمون پیگیری نشان داد که اثرات مداخله بعد از گذشت یک ماه از اجرای آخرین جلسه معنا درمانی، همچنان ادامه داشته است؛ بنابراین متخصصان سلامت روان میتوانند از معنا درمانی به عنوان یکی از درمانهای روانشناختی برای بهبود بحران میانسالی والدین دارای فرزند مبتلا به اوتیسم استفاده نمایند.