پیشنهاد چهارچوبی برای رتبهبندی نهادهای بینالمللی علم و فناوری؛ مطالعه موردی نهادهای بینالمللی حوزۀ سیاستگذاری
محورهای موضوعی : اقدامات و سیاستهای سازمانها
عفت نوروزی
1
(پژوهشگر پژوهشکدۀ مطالعات فناوری، دانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، تهران، ایران )
جواد مشایخ
2
(دانشکدۀ مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران )
کلید واژه: نهادهای بینالمللی علم و فناوری رتبهبندیچهارچوب کارکردمحورسیاستگذاری علم و فناوری,
چکیده مقاله :
یکی از موضوعات مورد توجه در حوزۀ سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری، همکاریهای بینالمللی علم و فناوری است. مطالعۀ پیشرو با تمرکز بر مصداقی بارز از همکاریهای بینالمللی علم و فناوری که همکاریهای چندجانبه در بستر نهادهای بینالمللی است، اقدام به پیشنهاد چهارچوبی برای رتبهبندی این نهادها بهمنظور تصمیمگیری در مورد عضویت و بهرهبرداری بیشتر از ظرفیتهای آنها نموده است. بنابراین، پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ به این پرسش است که «آیا میتوان چهارچوبی با معیارهای مشخص برای رتبهبندی نهادهای بینالمللی علم و فناوری طراحی نمود که بتوان بر اساس خروجیهای آن در خصوص حضور و عضویت در این نهادها تصمیمگیری کرد؟». بهمنظور پاسخ به این پرسش، فرضیهای مبتنی بر ایجاد چهارچوبی با محوریت کارکردهای نهادهای بینالمللی علم و فناوری مطرح گردید. این کارکردها بهترتیب عبارتند از: شکلگیری و پشتیبانی از تعاملات، ارتباطات و شبکهسازی در سطوح افراد، سازمانها و دولتها؛ مشروعیتبخشی و تصویرسازی مناسب در سطح منطقهای یا بینالمللی؛ تدوین مقررات و استانداردهای بینالمللی در حوزۀ علم و فناوری؛ تولید، پردازش و انتشار اطلاعات؛ نظارت و تضمین اجرای مقررات بینالمللی؛ تخصیص و تسهیم منابع؛ همکاری و اقدام مشترک؛ داوری و حلوفصل چالشهای بینالمللی؛ آموزش، توانمندسازی و ظرفیتسازی. در ادامه با استفاده از چهارچوب پیشنهادی، چهلوشش نهاد بینالمللی علم و فناوری فعال در حوزۀ سیاستگذاری در چهارچوب پیشنهادی مورد آزمون قرار گرفته و در شش طبقه رتبهبندی شدند. نتایج این رتبهبندی، این موضوع را نشان داد که جمهوری اسلامی ایران بیشتر در نهادهایی عضویت دارد که بر اساس چهارچوب رتبهبندی پیشنهادی در طبقههای دوم تا چهارم قرار میگیرند. در انتها، پیشنهاداتی درخصوص بازنگری عضویت جمهوری اسلامی ایران در این نهادها و همچنین استفادۀ بهینه از ظرفیت این نهادها مبتنی بر کارکردهای شناسایی شده، ارائه شده است.
One of the relevant topics in the field of science, technology and innovation policy is international S&T cooperation. This study proposes a framework for ranking these institutions focusing on a clear example of international S&T cooperation; cooperation in the context of multilateral international institutions, in order to decide on the membership and better utilization of their capacities. Seeing deficit in the history of the assessment of countries’ performance in these institutions, the research has suggested a function-oriented framework based on nine functions to rank these institutions. These functions are as follows: form and support of interaction, communication and networking at the level of individuals, organizations and governments; legitimacy and proper visualization in regional or international level; making regulation and international standards in the field of science and technology; production, processing and distribution of information; monitoring and enforcing international regulations; allocation and sharing of resources; cooperation and joint action; arbitration and resolving international challenges; training, empowerment and capacity building. Then, using the proposed framework, forty-six international active institutions in the field of S&T policy making were ranked in six categories. The result shows that the Islamic Republic of Iran almost poses the membership of those institutions placed second to fourth categories. Finally, some recommendations about the revision of the Islamic Republic of Iran's membership in these institutions as well as the efficient use of their capacity have been proposed.
آرچر، کلایو (1384). سازمانهای بینالمللی (فرزانه عبدالملکی، ترجمه). چ اول. تهران: میزان.
حسنزاده، محمد و خدادوست، رضا (1391). ابعاد شبکه همنویسندگی بینالمللی ایران در حوزه نانوفناوری. سیاست علم و فناوری، 5(1).
ظریف، محمدجواد و سجادپور سید محمدکاظم (1393 الف). سازمانهای بینالمللی. چ دوم. تهران: میزان.
ظریف، محمدجواد و سجادپور، سید محمدکاظم (1393ب). دیپلماسی چندجانبه. چ دوم. تهران: مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی وزارت خارجه.
غفوری، محمد (1391). سازمانهای بینالمللی. چ پنجم. تهران: انتشارات سمت.
کلانتری، نادیا، قانعی راد، محمدامین و شایان، علی (1391). تأثیر همکاریهای علمی بینالمللی بر توسعه علم، فناوری و نوآوری. دومین کنفرانس بینالمللی و ششمین کنفرانس ملی مدیریت فناوری.
میرعمادی، طاهره (1392). نقش ظرفیتهای تحلیلی و تأملی در روند توأمان سیاستگذاری و دیپلماسی فناوری: مروری بر تحولات اخیر سیاستگذاری غنیسازی اورانیوم در ایران. سیاست علم و فناوری، 6(2).
ولایتی، خالید و نوروزی، علیرضا (1387). بررسی میزان همکاریهای علمی ایران و کشورهای همجوار در تألیف مشترک از سال 1990 تا 2007. سیاست علم و فناوری، 1(4).
Abbott, K. W. & Snidal, D. (1998). Why states act through formal international organizations. Journal of conflict resolution, 42(1), 3-32.
Fang, S. & Owen, E. (2011). International institutions and credible commitment of non-democracies. The Review of International Organizations, 6(2), 141-162.
Gray, J. (2009). International organization as a seal of approval: European union accession and investor risk. American Journal of Political Science, 53(4), 931-949.
Jandhyala, S. & Phene, A. (2015). The Role of Intergovernmental Organizations in Cross-border Knowledge Transfer and Innovation. Administrative Science Quarterly, 0001839215590153.
Karns, M. P. & Mingst, K. A. (2004). International organizations: the politics and processes of global governance. p. 4. London: Lynne Rienner Publishers.
Keohane, R. O. (2005). After hegemony: Cooperation and discord in the world political economy. Princeton University Press.
Koremenos, B.; Lipson, C. & Snidal, D. (2001). The rational design of international institutions. International organization, 55(04), 761-799.
Mansfield, E. D. & Pevehouse, J. C. (2008). Democratization and the varieties of international organizations. Journal of Conflict Resolution, 52(2), 269-294.
Martin, L. L. (1993). Coercive cooperation: Explaining multilateral economic sanctions. Princeton University Press.
Morrow, J. D. (1994). Modeling the forms of international cooperation: distribution versus information. International Organization, 48(03), 387-423.
OOPEC. (2012) Final report for the specific contract ‘INCO Monitoring: Overview of international science, technology and innovation cooperation between Member States and countries outside the EU and the development of a future monitoring mechanism, Office for Official Publications of the European Communities.
Schüller, M.; Gruber, F.; Trienes, R. & Shim, D. (2008). International science and technology cooperation policies of South East Asian countries. Consultation Paper prepared for the EU Commission on the occasion of the First Bi-Regional Science & Technology Policy Dialogue, EU-ASEAN: 19-20.
Voeten, E. (2014). Does participation in international organizations increase cooperation?. The Review of International Organizations, 9(3), 285-308.
Weiss, C. (2005). Science, technology and international relations. Technology in Society, 27(3), 295-313.
Proposing a Framework for Ranking International Science and Technology Institutions: The case of International S&T Policymaking Institutions
Effat Norouzi
Corresponding Author, Researcher at technology study institutes, Tehran, Iran. noroozi@tsi.ir
Javad Mashayekh
Assistant professor, school of management, economies and progress engineering, Iran university of science and technology, Tehran, Iran. mashayekh313@yahoo.com
Abstract
One of the relevant topics in the field of science, technology and innovation policy is international S&T cooperation. This study proposes a framework for ranking these institutions focusing on a clear example of international S&T cooperation; cooperation in the context of multilateral international institutions, in order to decide on the membership and better utilization of their capacities. Seeing deficit in the history of the assessment of countries’ performance in these institutions, the research has suggested a function-oriented framework based on nine functions to rank these institutions. These functions are as follows: form and support of interaction, communication and networking at the level of individuals, organizations and governments; legitimacy and proper visualization in regional or international level; making regulation and international standards in the field of science and technology; production, processing and distribution of information; monitoring and enforcing international regulations; allocation and sharing of resources; cooperation and joint action; arbitration and resolving international challenges; training, empowerment and capacity building. Then, using the proposed framework, forty-six international active institutions in the field of S&T policymaking were ranked in six categories. The result shows that the Islamic Republic of Iran almost poses the membership of those institutions placed second to fourth categories. Finally, some recommendations about the revision of the Islamic Republic of Iran's membership in these institutions as well as the efficient use of their capacity have been proposed.
Keywords: International S&T institutions, Ranking, Function-oriented framework, S&T policymaking
پیشنهاد چهارچوبی برای رتبهبندی نهادهای بینالمللی علم و فناوری؛
مطالعه موردی نهادهای بینالمللی حوزۀ سیاستگذاری1
عفت نوروزی
نویسنده مسئول، پژوهشگر پژوهشکدۀ مطالعات فناوری، دانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، تهران، ایران noroozi@tsi.ir
جواد مشایخ
استادیار دانشکدۀ مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران mashayekh313@yahoo.com
چکیده
یکی از موضوعات مورد توجه در حوزۀ سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری، همکاریهای بینالمللی علم و فناوری است. مطالعۀ پیشرو با تمرکز بر مصداقی بارز از همکاریهای بینالمللی علم و فناوری که همکاریهای چندجانبه در بستر نهادهای بینالمللی است، اقدام به پیشنهاد چهارچوبی برای رتبهبندی این نهادها بهمنظور تصمیمگیری در مورد عضویت و بهرهبرداری بیشتر از ظرفیتهای آنها نموده است. بنابراین، پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ به این پرسش است که «آیا میتوان چهارچوبی با معیارهای مشخص برای رتبهبندی نهادهای بینالمللی علم و فناوری طراحی نمود که بتوان بر اساس خروجیهای آن در خصوص حضور و عضویت در این نهادها تصمیمگیری کرد؟». بهمنظور پاسخ به این پرسش، فرضیهای مبتنی بر ایجاد چهارچوبی با محوریت کارکردهای نهادهای بینالمللی علم و فناوری مطرح گردید. این کارکردها بهترتیب عبارتند از: شکلگیری و پشتیبانی از تعاملات، ارتباطات و شبکهسازی در سطوح افراد، سازمانها و دولتها؛ مشروعیتبخشی و تصویرسازی مناسب در سطح منطقهای یا بینالمللی؛ تدوین مقررات و استانداردهای بینالمللی در حوزۀ علم و فناوری؛ تولید، پردازش و انتشار اطلاعات؛ نظارت و تضمین اجرای مقررات بینالمللی؛ تخصیص و تسهیم منابع؛ همکاری و اقدام مشترک؛ داوری و حلوفصل چالشهای بینالمللی؛ آموزش، توانمندسازی و ظرفیتسازی. در ادامه با استفاده از چهارچوب پیشنهادی، چهلوشش نهاد بینالمللی علم و فناوری فعال در حوزۀ سیاستگذاری در چهارچوب پیشنهادی مورد آزمون قرار گرفته و در شش طبقه رتبهبندی شدند. نتایج این رتبهبندی، این موضوع را نشان داد که جمهوری اسلامی ایران بیشتر در نهادهایی عضویت دارد که بر اساس چهارچوب رتبهبندی پیشنهادی در طبقههای دوم تا چهارم قرار میگیرند. در انتها، پیشنهاداتی درخصوص بازنگری عضویت جمهوری اسلامی ایران در این نهادها و همچنین استفادۀ بهینه از ظرفیت این نهادها مبتنی بر کارکردهای شناسایی شده، ارائه شده است.
واژههای کلیدی: نهادهای بینالمللی علم و فناوری، رتبهبندی، چهارچوب کارکردمحور، سیاستگذاری علم و فناوری
تاریخ دریافت: 13/05/1400 تاریخ بازبینی: 27/06/1400 تاریخ پذیرش: 19/08/1400
فصلنامه سازمانهای بینالمللی، سال 4، شماره 3، پاییز 1400، صص 481-508
[1] . این یک مقاله دسترسی آزاد تحت مجوز CC BY-NC-ND (http://creativecommons.org/ licenses/by-nc-nd/4.0/) است.
مقدمه
بدون تردید موفقیت و پیشگامی در علم و فناوری علاوه بر تلاشهای درونی نیازمند همکاری و تعامل با سایر کشورها و استفاده از تجربیات بینالمللی است. امروزه با گسترش مرزهای علمی، بخش زیادی از دانش و اطلاعات در بستر شبکهها و ارتباطات بینالمللی تولید و توزیع میشوند؛ لذا وجه بینالملل حوزۀ علم و فناوری اهمیت بسزایی دارد. یکی از جنبههای مهم و برجسته در حوزۀ همکاریهای بینالمللی علم و فناوری، حضور و مشارکت مؤثر و پررنگ کشورها در نهادهای (سازمانها و رویدادهای) منطقهای و بینالمللی در این زمینه است. هریک از نهادهای بینالمللی با هدف برآورده کردن یک یا چند کارکرد کلی تشکیل میشوند؛ بنابراین، ضرورت حضور یا عدمحضور در این نهادها باید با در نظر گرفتن کارکردهای بالقوۀ آنها صورت پذیرد. البته به فعلیت رساندن کارکردهای در نظر گرفته شده برای نهادها، خود موضوع مهم دیگری است که باید با مطالعۀ دقیق هریک از آنها تبیین گردد.
علیرغم تأکیدات موجود در اسناد بالادستی حوزۀ علم و فناوری بر تعاملات بینالمللی و اهمیت حضور مؤثر ایران در نهادهای بینالمللی این حوزه جهت دستیابی به اهداف تعیینشده، بهنظر میرسد درحالحاضر، عضویت ایران در نهادهای بینالمللی حوزۀ علم و فناوری، فاقد راهبردی مدون و هدفمند است؛ به نحوی که کشورمان در تعدادی از نهادهای بینالمللی تأثیرگذار حضور ندارد و یا در مواردی که حضور دارد، این حضور کارایی و اثربخشی لازم را ندارد. با توجه به تنوع و گستردگی حوزههای مختلف موضوعی علم و فناوری و نهادهای بینالمللی مربوطه، تمرکز این تحقیق بر نهادهای بینالمللی مرتبط با سطح کلان علم، فناوری و نوآوری (سیاستگذاری) معطوف شده است. پرسشهایی که این مقاله در پی پاسخ دادن به آنهاست عبارت است از:
1. نهادهای بینالمللی علم و فناوری چه کارکردهایی میتوانند داشته باشند؟
2. چهارچوب رتبهبندی مناسب برای نهادهای بینالمللی علم و فناوری کدام است؟
برای پاسخ به این سؤالات ابتدا در بخش پیشینۀ پژوهش به مباحثی، ازجمله همکاریهای چندجانبه، نهادهای بینالمللی و اهداف و کارکردهای آنها پرداخته میشود. در ادامه با پیشنهاد چهارچوبی، رتبهبندی حاصل از مطالعۀ پیشینه و تدقیق آن ازسوی خبرگان و تطبیق با اسناد بالادستی علم و فناوری کشور، به رتبهبندی چهل و شش نهاد بینالمللی حوزۀ سیاستگذاری علم و فناوری پرداخته میشود.
1. مفاهیم نظری و پیشینۀ پژوهش
1-1. رابطۀ میان علم و فناوری و امور بینالمللی
«چارلز ویز» (2005)، علم و فناوری را بر امور بینالملل تأثیرگذار و از آن تأثیرپذیر میداند. درواقع، وی سه مفهومِ علم، فناوری و امور بینالمللی را سه رأس یک مثلث تعریف میکند که بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
این تأثیر و تأثرها عبارتند از (Weiss, 2005):
1. پیشرفت در علم منجر به پیشرفت در فناوری میشود.
2. پیشرفت در فناوری منجر به پیشرفت در علم خواهد شد.
3. تأثیر علم بر امور بینالملل به دو طریق:
● پیشرفت در علم باعث آگاهی جهانی نسبت به یک پدیده میشود.
● افزایش همکاریهای علمی بینالمللی باعث همکاریهای بینالمللی در امور دیگر میگردد.
4. تأثیر فناوری بر روابط بینالملل از چهار طریق:
● پیشرفت فناورانه باعث تغییر در روابط بینالمللی بهواسطۀ آگاهی بیشتر از فناوری جدید میشود.
● روابط بینالملل بهواسطۀ محصولات جانبی صنایع و خدمات جدید تحت تأثیر قرار میگیرند.
● رقابت فناورانۀ کشورها روابط بینالملل را تحت تأثیر قرار میدهد.
● توسعه ظرفیت مدیریت فناوری برای انجام نوآوریهای فناورانه در سطوح مختلف، روابط بینالمللی را تحت تأثیر قرار میدهد.
5 و 6. تأثیر روابط بینالملل بر علم و فناوری:
● مستقیم: 1. رویکرد عمومی و دولتی به یک فناوری بر نحوۀ تحقیقات و آموزش در آن حوزه تأثیرگذار است؛ 2. اهداف سیاست خارجی بر اولویتهای ملی و درنتیجه بودجۀ تخصیص یافته به تحقیق و توسعۀ فناورانه و آموزش و پرورش در آن حوزهها تأثیر میگذارد؛ 3. وضعیت روابط خارجی کشورها بر تعاملات علمی بین آنها تأثیرگذار است؛ 4. معاهدات بینالمللی بر حقوق مالکیت فکری و گسترش کاربرد نوآوریها تأثیر میگذارد.
● غیر مستقیم: تأثیرات غیرمستقیم روابط بینالملل بر علم و فناوری از طریق سازوکارهای قانونی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر علم و فناوری تأثیر میگذارد.
2-1. همکاریهای چندجانبه
علیرغم تداوم کاربرد دیپلماسی بهعنوان ابزاری ضروری برای ارتباط میان جوامع، دیپلماسی طی قرون مختلف متحول شده و اشکال مختلفی یافته است. یکی از عمدهترین تحولاتی که در این مقوله ایجاد شده، ظهور همکاری چندجانبه1 است که ارتباط مستقیم با شکلگیری جامعۀ بینالمللی دارد که اعضای آن -خواه از روی اختیار و خواه اجبار- متعهد یا مجبور به تعامل با یکدیگر شدهاند (ظریف و سجادپور، 1393 (الف)، ص. 11).
همکاری چندجانبه، دانش و هنرِ بهکارگیری دیپلماسی(1) در محیطهای چندجانبه است. به بیان دیگر، با نگاه دولتی به همکاری چندجانبه، مبنای این همکاری حضور و مشارکت در محیطهای با حضور بیش از دو دولت عضو برای پیگیری اهداف متصور در همکاری است (ظریف و سجادپور، 1393 (الف)، ص. 14).
در تکمیل تعریف همکاری چندجانبه و فهم بهتر آن باید به محیط تعامل نیز اشاره کرد. برای ارتباط منظم و قانونمند در همکاری چندجانبه، ترتیبات و ساختارهای توافقی خاصی میان دولتها در نظر گرفته شده است و دولتها و نمایندگان آنها در همکاری چندجانبه، شیوۀ تعامل را در قالب مشخصی از آیین کار2 و مقررات داخلی هر نهاد بینالمللی3 تعریف و تدوین کردهاند که با ساخت محیطی ویژه برای همکاری چندجانبه و نهادهای بینالمللی، نحوۀ عضویت دولتها در نهادهای بینالمللی و روش مشارکت و تأثیرگذاری آنها را مشخص کرده است (ظریف و سجادپور، 1393 (ب)، ص. 38).
در اهمیت همکاریهای چندجانبه میان کشورها، میتوان به دو دلیل عمده اشاره کرد (ظریف و سجادپور، 1393 (الف)، ص. 15 و (ب)، ص. 41):
الف) فرامرزی شدن چالشها و فرصتها: در موارد مهم و قابلتوجهی مانند تجارت، ارتباطات، علم و فناوری، محیطزیست و بهداشت ضرورت چنین همکاریهایی بر همگان آشکار است. درواقع، گسترش وابستگیهای متقابل در حوزههای گوناگون دانش، صنعت، فناوری، تجارت و بانکداری که جنبههای مهمی از پدیدۀ جهانیشدن4 بهشمار میروند، رقابتها و همکاریها را به سطح جهانی کشانده که بدون برخورداری از چهارچوبها و سازوکارهای جهانی، قابل تنظیم و مدیریت نمیباشند.
ب) نارسایی راهحلهای یکجانبه و دوجانبه: با توجه به اهمیت چالشهای فرامرزی و عدم پاسخگویی راهحلهای یکجانبه و دوجانبه برای تأمین امنیت، بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی و بهطور کلی به سامان رساندن جامعه، دولتها دریافتهاند که تحقق این موارد بهصورت داخلی یا دوجانبه، امکانپذیر نیست.
از منظری دیگر با مطالعۀ روند شکلگیری همکاریهای چندجانبه، چهار دلیل عمده برای شکلگیری اینگونه همکاریها برشمرده شده است: 1. تغییر در ماهیت نظام بینالمللی و قدرتطلبی؛ 2. تقسیمات جغرافیایی میان قارهها و مناطق؛ 3. پدیدههای مهم تاریخی مانند جنگ و صلحها؛ 4. اکتشافهای بزرگ علمی، صنعتی و فناورانه (غفوری، 1391، ص. 2).
3-1. سازوکارهای همکاری چندجانبه
در محیط بینالمللی، هریک از دولتها از مزیتی خاص برخوردارند. با توجه به مزیت نسبی در اختیار هریک از دولتها، تنها فرایند جمعی پاسخگوی نیازهاست تا با تجمیع تخصصهای پراکندۀ تمامی کشورها در قالب همکاری چندجانبه، امکان مدیریت چالشهای فرامرزی فراهم آید. به همین دلیل، سازوکارهای همکاری چندجانبه مورد توجه قرار میگیرند.
سازوکارهای چندجانبه در اشکال مختلفی همچون کنفرانسهای چندجانبه (رویدادها) یا سازمانهای بینالمللی قابلشناسایی هستند (ظریف و سجادپور، 1393 (الف)، ص. 18):
کنفرانسها: کنفرانسهای بینالمللی5، گردهمایی رسمی دولتها جهت رسیدن به توافق در موضوعات خاص میباشد. کنفرانسها خود انواع گوناگونی دارند که در دستهبندیای کلی میتوان آنها را به کنفرانسهای موردی و مقطعی و نیز کنفرانسهای سازمانیافته تقسیم کرد.
سازمانهای چندجانبه: بارزترین سازوکار همکاری چندجانبه، سازمانهای چندجانبه هستند. سازمان چندجانبه، سازمانی است که اعضای آن بیش از دو کشور باشند. سازمانهای بسیاری در سطح بینالمللی فعال هستند که علیرغم داشتن محیط کاری فراتر از یک کشور، بهعنوان سازمان چندجانبه شناخته نمیشوند. اینگونه سازمانها اگرچه دارای حوزۀ کاری فراملی هستند، تشکیل آنها با تصمیمگیری دولتها صورت نگرفته است؛ لذا بارزترین و معمولترین محیط برای همکاری چندجانبه، سازمانهای بینالمللی دولتی هستند که مهمترین مشخصۀ آنها شکل گرفتن نهادها بر اساس تفاهم میان چند دولت است.
پرسش مهمی که ممکن است مطرح شود این است که «چرا دولتها به کرات از نهادهای چندجانبه بهعنوان اهرم همکاری استفاده میکنند؟ چه خصوصیاتی از این نهادها موجب این علاقه میشود و چگونه این خصوصیات، این سازمانها را در جایگاهی متمایز از تمهیدات جایگزین مثل همکاریهای غیرمتمرکز، مشاورههای غیررسمی و قوانین قراردادی، قرار میدهد؟». از دیدگاه «آبوت» و «سیندال»، محققان این حوزه پاسخ واضحی برای این پرسش ارائه ندادهاند (Abbott & Snidal, 1998). اما به نظر میرسد که توجه به کارکردهای مختلف نهادهای چندجانبه یا بهعبارتی رویکردی کارکردمحور میتواند پاسخی برای این پرسش باشد؛ همانطور که در موضوع نظامهای نوآوری از رویکردهای کارکردمحور بهره گرفته شده است(2).
4-1. کارکردهای نهادهای چندجانبه
عضویت در سازمانهای بینالمللی اغلب به عنوان یکی از راههای همکاری و تعامل بینالمللی بهخصوص در حوزۀ علم و فناوری شناخته میشود و نتایج این تعاملات منافع بسیاری برای کشورهای عضو و جامعۀ بینالمللی بههمراه داشته است (Karns & Mingst, 2004). تاکنون اثبات شده است که عضویت در سازمانهای بینالمللی مزایای مستقیم بسیاری در سطح ملی و بینالمللی چه برای اعضا و چه برای کشور میزبان به ارمغان میآورد. «فنگ»6 و «اوون»7 یکی از دستاوردهای میزبانی نهادهای چندجانبه را افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی معرفی کردهاند (Fang & Owen, 2011). از طرفی در تعدادی از تحقیقات پیشین، کاهش عدم اطمینان در سیاستها و رفتارهای کشورهای عضو یکی از مزایای عضویت در نهادهای چندجانبه شناخته شده است (Keohane, 2005; Koremenos, Lipson & Snidal, 2001; Gray, 2009).
«گِرِی»8 در مطالعۀ خود، کاهش ریسک سرمایهگذاری را یکی از مزایای عضویت در سازمانهای بینالمللی معرفی کرده است (Gray, 2009). اهمیت نقش حمایتی سازمانهای بینالمللی در انتقال دانش و نوآوری بین کشورهای عضو، ازنظر «جاندالیا»9 و «فِن»10 از منافع دیگر سازمانهای بینالمللی شناسایی شده است (Jandhyala & Phene, 2015). سازمانهای بینالمللی با ایجاد بستری فرای مرزها و ایجاد مشارکت بین اعضای سازمان (که میتوانند افراد، سازمانها یا دولتها باشند) میتوانند از انتقال دانش بینمرزی حمایت کنند.
نتایج تحقیقات «مارتین» و «منسفلید»، نشاندهندۀ ضرورت عضویت کشورهای مختلف در سازمانهای بینالمللی بهمنظور حل اختلافات و مشکلات در همکاریهای بینالمللی با افزایش بهرهوری میباشد (Martin, 1993; Mansfield & Pevehouse, 2008).
در سال 2013 «ووتن»11 این پرسش را مورد بررسی قرار داد که «آیا عضویت در سازمانهایبینالمللی موجب افزایش همکاریهای بینالمللی میشود؟». نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اغلب کشورها با هدف افزایش تأثیرگذاری سیاسی یا اعتبار بینالمللی عضو سازمانهای بینالمللی میشوند. ازطرفی وجود قوانین و چهارچوبهای مشخص باعث افزایش تعهد اعضا به قراردادهای همکاری مشترک شده و درنتیجه تأثیر مثبت در جهت رشد همکاریهای بینالمللی دارد (Voeten, 2014).
«آبوت» و «اسنیدال» با معرفی دو ویژگی تمرکز و استقلال برای سازمانهای بینالمللی، کارکردهای خاصی برای آنها برشمردهاند؛ در خصوصیت تمرکز، این سازمانها پشتیبان تعامل مستقیم دولت از طریق تمرکز مجموعهای از فعالیتها مانند میانجیگری، حمایت، ایجاد ساختار متمرکز برای همکاری اعضا و ... بوده و فعالیتهای مهمی چون تولید مشترک، تسهیم منابع و ایجاد هنجارهای مشترک را مدیریت میکنند.
در خصوصیت استقلال، علاوه بر پشتیبانی از تعامل مستقیم دولتها از طریق ایجاد ساختاری طرف سوم با بیطرفی و استقلال نسبی از اعضا، بسترسازی ارائۀ اطلاعات معتبر و بیطرف، تخصیص منابع به صورت بیطرفانه و داوری چالشها را بر عهده دارند (Abbott & Snidal, 1998).
«آرچر» هفت کارکرد کلی برای سازمانهای بینالمللی برمیشمارد که تجمیع کارکردهای فوق است (آرچر، 1384، ص. 145):
● محل گردهمایی و مذاکره
● هنجارسازی
● کمک به مشروعیت و بهرسمیت شناختن دولتها
● جامعهپذیری12
● پشتوانۀ اجرایی قوانین بینالملل
● قضاوت قانونی در سطح بینالمللی
● پردازش و انتشار اطلاعات
تمرکز تحقیق حاضر بر نهادهای چندجانبۀ علم و فناوری است که ذیلاً به پیشینۀ مطالعه دربارۀ آنها پرداخته میشود.
5-1. پیشینۀ مطالعه دربارۀ همکاریهای بینالمللی علم و فناوری
در زمینۀ همکاریهای علم و فناوری، مطالعات مختلفی در داخل کشور انجام شده است که بیشتر آنها به موضوع همکاریهای علمی در زمینۀ انتشار آثار علمی اشاره دارند.
ولایتی و نوروزی (1387)، میزان همکاری ایران با کشورهای همجوار را در تولید آثار علمی بررسی کردهاند؛ در نتیجۀ این بررسی مشخص شده که روابط سیاسی میان ایران و کشورهای همجوار تأثیر بسزایی در میزان همکاریهای علمی در تألیف مشترک داشته است.
حسنزاده و خدادوست (1391) نیز ابعاد شبکۀ نویسندگی مشترک در حوزۀ فناوری نانو را در مورد ایران بررسی کرده و به این نتیجه رسیدهاند که بیشترین میزان همکاری علمی در حوزۀ نانو با کشورهای قارۀ اروپا و کشور کانادا و از میان کشورهای همجوار با آذربایجان، روسیه، پاکستان و ترکیه میباشد.
میرعمادی (1392) با ورود به دیپلماسی فناوری در مسألۀ فناوری هستهای، با استفاده از تحلیل تاریخی مذاکرات در سالهای 1383 و 1390، نتیجه میگیرد که مذاکرات هستهای با تأثیر فراوان بر روند سیاستگذاری ملی در حوزۀ علم و فناوری هستهای، راهی در جهت تصحیح مسیر سیاستگذاری و بازگشت به اصول سیاستی است.
کلانتری، قانعیراد و شایان (1391) در مطالعهای با در نظر گرفتن شاخصهای OECD برای ارزیابی، تأثیر همکاریهای بینالمللی را بر علم، فناوری و نوآوری سنجیدهاند. در نتایج این پژوهش با اندازهگیری شاخص همکاریهای بینالمللی برای توسعۀ علم، تأثیر مثبت این شاخصها بر کیفیت آثار علمیِ تولید شده، تأیید شده است. همچنین در اندازهگیری شاخصها برای توسعۀ فناوری، همکاریهای بینالمللی در نتیجۀ توسعۀ دانش باعث توسعه فناوری میشوند و در اندازهگیری شاخصهای مرتبط با نوآوری، همکاریهای بینالمللی باعث افزایش نسبت صادرات فناوری پیشرفته میگردد. در کل، همکاریهای بینالمللی منجر به تقویت چرخۀ علم، فناوری و نوآوری میشود.
مطالعهای در خصوص ارزیابی همکاریهای بینالمللی علمی و فناورانه کشورهای آسهآن انجام شده که به اولویتهای مورد توجه کشورهای عضو در این همکاریها پرداخته است. این مطالعه دو دسته پرسشنامۀ متفاوت را برای نهادهای دولتی فعال در این حوزه و خبرگان این حوزه ارسال کرده که هر کدام اولویتهای متفاوتی را در هر کشور در نظر داشتهاند. معیارهایی که جهت اولویتبندی برای خبرگان ارسال شده عبارتند از: دستیابی به علم و فناوری، تبادل دانشجو، تبادل پرسنل پژوهشی، توانمندی تحقیقاتی، افزایش اختراع مشترک، زیرساخت تحقیقاتی، جذب بودجه، شهرت و مشروعیت، انتشارات علمی و ایجاد شبکۀ همکاری. اما معیارهای موردنظر برای اولویتبندی ازسوی نهادهای دولتی شامل اولویتهای مخصوص کشور، اولویتهای جهانی، یادگیری بینالدولی، الگوگیری نوآوری، جذب بودجه و افزایش اختراع مشترک میشود. هر کدام از این معیارها برای کشورهای مختلف متفاوت است، اما در تمامی کشورها توجه به اولویتهای مخصوص آن کشور و دستیابی به علم و فناوری جزء کارکردهای موردانتظار از همکاریهای بینالمللی برشمرده شده است (Schüller, Gruber, Trienes & Shim, 2008).
گزارش اتحادیه اروپا در سال 2008 با بررسی همکاریهای بینالمللی کشورهای عضو این اتحادیه، انگیزههای اصلی همکاریهای بینالمللی علمی و فناوری را اینگونه معرفی کرده است: 1. شبکهسازی بهصورت گستردهتر؛ 2. کاربرد نتایج علمی تحقیقات در تجارت؛ 3. حمایت از کشورهای درحال توسعه؛ 4. به اشتراکگذاری و دسترسی به منابع علمی؛ 5. توسعۀ استراتژیهای جدید برای همکاریهای علم و فناوری (OOPEC, 2012).
همانطور که مشاهده میشود به موضوع همکاریهای بینالمللی علم و فناوری از منظر متفاوتی مانند تألیفات مشترک، اولویتبندی در این همکاریها و تأثیرشان بر وضعیت علم، فناوری و نوآوری نگریسته شده است. با وجود اهمیت موضوع نهادهای بینالمللی علم و فناوری که ابزاری برای تقویت و ارتقای همکاریهای چندجانبۀ علم و فناوری است در مطالعات داخلی و خارجی کمتر به آن پرداخته شده است؛ لذا در مطالعۀ حاضر، نهادهای بینالمللی علم و فناوری با رویکردی کارکردگرا، موردتوجه قرار گرفتهاند.
از دیدگاههای مختلف میتوان کارکردهای متفاوتی را برای نهادهای بینالمللی متصور شد که در هر دیدگاه، کارکردها دارای نقاط اشتراک و افتراقی با یکدیگر هستند، اما نکتۀ حائز اهمیت این است که هر دولت با توجه به شرایط خود در سطح بینالمللی و همچنین توانمندی علمی و فناورانه برای اهداف خود، مجموعهای از این کارکردها را در نظر گرفته و نسبت به همکاری در صور مختلف با نهادهای بینالمللی اقدام میکند.
2. روششناسی
1-2. پرسشها
پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ به این پرسش است که «آیا میتوان چهارچوبی با معیارهای مشخص برای رتبهبندی نهادهای بینالمللی علم و فناوری طراحی نمود که بتوان بر اساس خروجیهای آن در خصوص حضور و عضویت در این نهادها تصمیمگیری کرد؟» با این هدف، این مطالعه به پرسشهای فرعی ذیل نیز پاسخ خواهد داد:
● نهادهای بینالمللی علم و فناوری چه کارکردهایی دارند؟
● چهارچوب رتبهبندی مناسب برای نهادهای بینالمللی علم و فناوری کدام است؟
● با استفاده از این چهارچوب پیشنهادی، نهادهای بینالمللی حوزۀ سیاستگذاری علم و فناوری را چگونه میتوان رتبهبندی کرد؟
2-2. روش پژوهش
بهطورکلی، مطالعۀ حاضر را میتوان از حیث هدف از نوع پژوهش کاربردی و از حیث نتیجه از نوع پژوهش اکتشافی دانست. جامعۀ آماری این تحقیق، نهادهای بینالمللی علم و فناوری و نمونۀ مورد مطالعه، نهادهای بینالمللی علم و فناوری در حوزۀ سیاستگذاری است.
3-2. تکنیک گردآوری دادهها
با توجه به پرسشهای سهگانۀ مطرح شده در بالا، برای دستیابی به پاسخهای مورد نظر از روشهای زیر برای گردآوری دادهها استفاده شده است:
مطالعۀ کتابخانهای
نظرخواهی از خبرگان
انجام مصاحبه
توضیح آنکه برای دستیابی به کارکردهای نهادهای بینالمللی به مطالعۀ مفاهیم موضوع در دو حوزۀ همکاریهای علم و فناوری و همکاریهای چندجانبه در روابط بینالملل پرداخته شد که مختصری از آن در بخش پیشینۀ نظری مرور شد. با مطالعۀ این پیشینه و در نظر گرفتن اولویتهای اسناد بالادستی، چهارچوبی مبتنی بر هشت کارکرد نهادهای بینالمللی علم و فناوری ایجاد شد که جهت پایایی به نظر خبرگان گذاشته شد؛ سپس چهارچوب رتبهبندی نهادهای بینالمللی علم و فناوری در قالب نُه کارکرد ارائه گردید. سپس این چهارچوب برای چهل و شش نهاد بینالمللی علم و فناوری در حوزۀ سیاستگذاری، پیادهسازی شد. در تلاش برای یافتن نهادهای بینالمللی در حوزۀ سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری به این محدودیت برخورد شد که مرجع معتبری که حاوی فهرست جامعی از این سازمانها باشد، نه تنها در ایران، در سطح بینالمللی هم وجود ندارد؛ لذا یکی از نوآوریهای پژوهش حاضر، استخراج فهرستی از این نهادها، اعم از سازمانها و رویدادها میباشد. بهدلیل نبود مرجع واحد از چند رویکرد برای احصاء نهادهای بینالمللی فعال در حوزه سیاستگذاری علم و فناوری استفاده شده است:
● استخراج اسامی سازمانهای بینالمللی فعال در حوزۀ علم و فناوری از طریق جستجوی کلیدواژههای مرتبط با علم، فناوری و نوآوری در اتحادیه انجمنهای بینالمللی13؛
● بررسی بخش همکاریهای بینالملل در گزارشها و سایتهای نهادهای مسئول همکاریهای بینالمللی در حوزۀ علم و فناوری در ایران و کشورهای مختلف؛
● بررسی لینکهای مرتبط و همکاران اصلی نهادهای بینالمللی احصاء شده؛
● بررسی گزارشهای ملی و بینالمللی مختلف درباره همکاریهای بینالمللی در حوزۀ علم و فناوری؛
● پرسش از خبرگان فعال در حوزۀ بینالملل علم و فناوری.
پس از احصاء نهادهای 46گانه، این نهادها از منظر عضویت به دو دستۀ دولتی و غیردولتی و از منظر جهتگیری جغرافیایی به سه دستۀ ملی (با رویکرد بینالمللی)(3)، منطقهای و بینالمللی تقسیم شدهاند.
4-2. تکنیک تحلیل دادهها
در این مطالعه سعی شده تا کارکردهای دارای اولویت برای جمهوری اسلامی ایران بر اساس مفاهیم و پیشینه موجود و اسناد بالادستی و درنهایت تأیید خبرگان، شناسایی شده و بهعنوان مبنایی برای امتیازدهی به سازمانهای بینالمللی علم و فناوری مورد استفاده قرار گیرد. کارکردهای نهادهای بینالمللی علم و فناوری در این مطالعه که مبنایی برای رتبهبندی آنها نیز هستند، به نُه دسته تقسیم میشوند که در بخش یافتهها به آنها اشاره شده است.
با در نظر گرفتن این نُه کارکرد بهعنوان معیارهای رتبهبندی نهادهای بینالمللی علم و فناوری، مصاحبهای با دوازده نفر از خبرگان صورت پذیرفت که کارکردهای نُهگانه از یک تا صد امتیاز داده شدند. این امتیازات بهعنوان وزن هر کارکرد در نظر گرفته شد. سابقۀ خدمت ده سال بهبالا، بهطوری که حداقل 7 سال از این سابقه مربوط به فعالیت در حوزۀ بینالملل علم و فناوری باشد و انگیزۀ بالا برای شرکت در مصاحبه، بهعنوان ملاکهای اولیۀ شرکت در مصاحبه در نظر گرفته شد. اطلاعات این خبرگان در جدول 1 آمده است:
جدول 1. خبرگان مطالعه
ردیف | سابقه در این حوزه | سازمان |
1 | 22 سال | مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاست جمهوری |
2 | 30 سال | شورای عالی انقلاب فرهنگی |
3 | 17 سال | شورای عالی انقلاب فرهنگی |
4 | 20 سال | معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری |
5 | 15 سال | مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاست جمهوری |
6 | 10 سال | مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاست جمهوری |
7 | 15 سال | مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاست جمهوری |
8 | 10 سال | مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاست جمهوری |
9 | 20 سال | مرکز همکاریهای بینالمللی وزارت علوم |
10 | 20 سال | مؤسسه توسعه فناوری نخبگان |
11 | 25 سال | دفتر آموزش و تحقیقات وزارت خارجه |
12 | 10 سال | پارک فناوری پردیس |
به منظور تجمیع صحیح نظرات خبرگان، برای هر خبره، وزنی بهعنوان درجۀ اهمیت نظرات خبره در نظر گرفته شده است. انتخاب اوزان برای خبرگان بر اساس دانش تخصصی و تجربۀ خبرۀ موردنظر توسط گروه کانونی چهار نفرهای تخصیص داده شده است. جهت محاسبۀ وزن نهایی کارکردها، قضاوتهای افراد مصاحبه شونده در مورد امتیاز هریک از کارکردها با یکدیگر تلفیق گشت. برای ترکیب نظرات اعضای مصاحبهشونده از میانگین موزون امتیازات برای محاسبۀ وزن نهایی کارکردهای نُهگانه استفاده شده است. فرض کنید Wj وزن نهایی کارکرد jام باشد. اگر Wi وزن خبرۀ iام بوده و0≤aij≤1 مولفۀ مربوط به امتیاز خبرۀ iام به کارکرد jام باشد، در اینصورت وزن نهایی کارکرد jام بهصورت زیر محاسبه میشود: