در سالهای اولیه بعد از جنگ جهانی دوم، تقسیم قدرت در شورای امنیت سازمانملل بهعنوان مسئول اولیه حفظ صلح و امنیت بینالملل، با توجه به قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و جمعیتی میان پنج کشور عضو دائم و مساعی آنها در جهت شکلدادن به این نظم تا حد زیادی عادلانه بود. با گذشت زمان و با توجه به تغییرات بنیادی که در شکل و ساختار نظام بینالملل صورت گرفت و با عنایت به افزایش قدرت بعضی کشورها و افول قدرت کشورهای دیگر از جمله اعضای دائم شورای امنیت، بهنظر میرسد نظم فعلی حاکم بر ساختار این شورا ناعادلانه و غیردموکراتیک است که این امر، لزوم اصلاح ساختار شورای امنیت از طریق مشارکتدادن قدرتهای جهانی و منطقهای تأثیرگذار بر ساختار نظام بینالملل را ضروری ساخته است. مقاله حاضر با هدف ارائه الگویی کثرتگرایانه در جهت اصلاح ساختار شورای امنیت با توجه و تأکید بر رشد قدرتهای منطقهای و جهانی نگاشته شده است
|